به کشورها و ملل مختلفی فکر کنید که در سراسر جهان زندگی می کنند. آیا آنها یکسان هستند؟ چه چیزی آنها را متفاوت می کند؟ چه چیزی یک کشور را منحصر به فرد و جالب می کند؟ این غذاست؟ لباس ها؟ رفتار؟ موسیقی؟ یا باورها و ارزش هایی که مردم به عنوان یک ملت دارند؟
فرهنگ ها هستند که کشور را منحصر به فرد و جالب می کنند. هر کشوری فعالیت های فرهنگی و آیین های فرهنگی متفاوتی دارد. فرهنگ شامل کالاهای مادی، چیزهایی است که مردم استفاده می کنند و تولید می کنند. فرهنگ همچنین باورها و ارزشهای مردم و طرز تفکر و درک آنها از جهان و زندگی خود است. غذا بخشی از فرهنگ یک ملت است. لباس هایی که می پوشند، موسیقی، هنر، قوانین، دانش نیز بخشی از فرهنگ است.
در این درس قصد داریم در مورد فرهنگ بیشتر بیاموزیم. بحث خواهیم کرد:
فرهنگ اصطلاحی است فراگیر (به معنی: طیف وسیعی از مفاهیم متعلق به یک دسته مشترک را در بر می گیرد) که شامل رفتار و هنجارهای اجتماعی موجود در جوامع بشری و همچنین دانش، باورها، هنرها، قوانین، آداب و رسوم، قابلیت ها و توانایی ها می شود. عادات افراد این گروه ها
فرهنگ فرصت های مناسبی را برای ارضای نیازها و خواسته های ما فراهم می کند. نیازهای زیستی و اجتماعی هر دو از راه های فرهنگی برآورده می شوند، بنابراین فرهنگ فرآیندی است که از طریق آن انسان خواسته های خود را برآورده می کند.
فرهنگ بخش مهمی از زندگی مردم است. فرهنگ ما نحوه زندگی، کار ما را شکل می دهد و در نحوه نگاه ما به خود و دیگران تفاوت ایجاد می کند. همچنین بر ارزشهای ما یا آنچه که درست و نادرست میدانیم تأثیر میگذارد. این بر شوخ طبعی، امیدها، وفاداری ها، نگرانی ها و ترس های ما تأثیر می گذارد.
یادگیری در مورد فرهنگ های دیگر به ما کمک می کند تا دیدگاه های مختلف را در دنیایی که در آن زندگی می کنیم درک کنیم. این به دفع کلیشه های منفی و تعصبات شخصی در مورد گروه های مختلف کمک می کند.
فرهنگ همچنین می تواند در یک منطقه، جامعه یا زیر گروه متفاوت باشد.
فرهنگ دو جزء اساسی دارد:
1. فرهنگ غیر مادی به فرهنگ نمادین نیز معروف است و شامل:
ارزش های معیار یک فرهنگ برای تشخیص خوب و عادلانه بودن در جامعه است، با پیشنهاد خوب و بد، زیبا و زشت و غیره به شکل گیری جامعه کمک می کند. آنها اغلب پیشنهاد می کنند که مردم چگونه باید رفتار کنند، اما رفتار مردم را به درستی منعکس نمی کنند. ارزش ها نیز از فرهنگی به فرهنگی دیگر متفاوت است.
باورها اصول یا اعتقاداتی هستند که مردم آن را درست می دانند، می توانند باورهای خاص افراد یک جامعه یا ارزش های مشترک مشترک باشند.
هنجارها نحوه رفتار مطابق با آنچه جامعه به عنوان خوب، درست و مهم تعریف کرده است را تعریف می کند و اکثر اعضای جامعه به آنها پایبند هستند. هنجارها می توانند رسمی یا غیر رسمی باشند. هنجارهای رسمی قوانین مکتوب تثبیت شده ای هستند و هنجارهای غیررسمی رفتارهای اتفاقی هستند که به طور کلی و گسترده با آنها مطابقت دارند.
دنیا پر از نمادهاست. نمادها، مانند حرکات، نشانه ها، اشیاء، علائم و کلمات به مردم کمک می کنند تا آن جهان را درک کنند. در حالی که فرهنگ های مختلف دارای سیستم های مختلفی از نمادها هستند، یک نماد برای همه مشترک است: زبان.
زبان یکی از مهم ترین بخش های هر فرهنگی است. این روشی است که از طریق آن افراد با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند، روابط ایجاد می کنند و احساس اجتماعی ایجاد می کنند. امروزه تقریباً 6500 زبان گفتاری در جهان وجود دارد و هر کدام از جهات مختلف منحصر به فرد هستند.
2. فرهنگ مادی شامل کلیه اشیاء فیزیکی جامعه از قبیل ابزار و فن آوری، غذا، موسیقی، پوشاک، معماری، وسایل حمل و نقل و غیره است.
آنچه می پوشیم فقط ماده ای نیست که برای محافظت از ما به هم دوخته شده است. آنچه می پوشیم نشانگر هویت و فرهنگ ماست. اگر در طول قرن ها به گذشته نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد که جوامع از لباس به عنوان وسیله ای برای برقراری ارتباط با موقعیت یا جشن گرفتن رویدادهای مهم استفاده کرده اند. همچنین، برای نشان دادن وحدت در میان چیزهای دیگر.
غذا بخش مهمی از میراث فرهنگی و هویت ملی است. افراد با پیشینه های فرهنگی مختلف غذاهای مختلفی می خورند. اینکه چه چیزی مصرف می کنیم، چگونه آن را به دست می آوریم، چه کسی آن را تهیه می کند، چه کسی سر میز است و چه کسی اول می خورد نیز در فرهنگ های مختلف متفاوت است.
وسایل حمل و نقل نیز بخشی از فرهنگ است. برخی از فرهنگ ها حمل و نقل منحصر به فردی دارند. چنین نمونه هایی در سراسر جهان عبارتند از: راه آهن تعلیق - ووپرتال، آلمان. دوی توبوگان - مادیرا، پرتغال؛ Cocotaxi - کوبا; قطار بامبو - کامبوج؛ مگلو - ژاپن
موسیقی یک زبان فرهنگ بیانگر است. اغلب داستانی را بیان می کند، احساسات را بیان می کند یا ایده هایی را با جامعه به اشتراک می گذارد. موسیقی منعکس کننده ویژگی های فرهنگی یک جامعه است.
معماری در ریشه های خود برای ایجاد محیط فیزیکی که مردم در آن زندگی می کنند وجود دارد، اما معماری فراتر از محیط ساخته شده است، بلکه بخشی از فرهنگ مردم است. این نمایشی است از اینکه آنها چگونه خود را می بینند و همچنین چگونه جهان را می بینند.
همه فرهنگ ها دارای این ویژگی های اساسی هستند:
تنوع فرهنگی، یا گاهی اوقات به عنوان چندفرهنگی از آن یاد می شود، کیفیتی از فرهنگ های متنوع و بسیار متفاوت است. تنوع فرهنگی سیستمی است که وجود و حضور گروه های مختلف مردم در یک جامعه را به رسمیت می شناسد و به آن احترام می گذارد.
مزایا و معایب تنوع فرهنگی
بارزترین مزایای تنوع فرهنگی عبارتند از وحدت در فرهنگ مشترک، مانند درک رفتار دیگران، جشن گرفتن تعطیلات با هم. و تنوع در زندگی به صورت مثبت، راه های بیشتری برای پوشاک، غذا، موسیقی و غیره می دهد. افراد را منحصر به فرد می کند. به جهان دیدگاه های متفاوتی برای حل مشکلات می دهد.
از جمله مهمترین معایب تنوع فرهنگی میتوان به موانع زبانی، تنشهای اجتماعی و عدم مشارکت مدنی اشاره کرد. به هر حال، اینها دلایلی برای پرهیز از تنوع نیستند، بلکه عواملی هستند که باید در حین حرکت جامعه به سوی آیندهای متنوعتر به خاطر داشت.
فرهنگ اغلب با سنت اشتباه گرفته می شود، اما اصطلاحات مرتبط می توانند معانی مختلفی داشته باشند. تفاوت اصلی فرهنگ و سنت در این است که فرهنگ، عقاید، آداب و رسوم و رفتار اجتماعی یک گروه اجتماعی خاص است، در حالی که سنت عبارت است از انتقال آداب و رسوم و باورها از نسلی به نسل دیگر. سنت بخشی از فرهنگ است.
عرف در فرهنگ و سنت چیست؟
عرف به عنوان یک ایده فرهنگی تعریف می شود که رفتاری منظم و الگو را توصیف می کند که ویژگی زندگی در یک سیستم اجتماعی در نظر گرفته می شود. دست دادن، تعظیم و بوسیدن (همه آداب و رسوم) از روش های سلام کردن به مردم است. روشی که بیشتر در یک جامعه مورد استفاده قرار می گیرد به تمایز یک فرهنگ از فرهنگ دیگر کمک می کند.
نحوه احوالپرسی با مردم در فرهنگ های مختلف یکسان نیست. در روسیه، احوالپرسی معمولی یک دست دادن بسیار محکم است، در بلژیک، افراد هنگام ملاقات، بدون توجه به جنسیت یا میزان شناخت یکدیگر، یک گونه را می بوسند. در ایالات متحده، برای مردان طبیعی است که هنگام ملاقات با یکدیگر دست بدهند، یک لبخند و یک "سلام" به خوبی انجام می شود.
فرهنگهای مختلف آداب و رسوم متفاوتی دارند، و این بدان معناست که چیزی که ممکن است در یک جامعه سنتی باشد، ممکن است در جامعه دیگر نباشد. آداب و رسوم ممکن است در هر بخش از فرهنگ، مانند غذا، موسیقی و غیره متفاوت باشد.