Google Play badge

ادبیات


اهداف یادگیری
معنی ادبیات

ادبیات در معنای وسیع آن به معنای هر اثر مکتوب است. واژه «ادبیات» از کلمه لاتین litaritura /litteratura مشتق شده است «نوشته ای که با حروف شکل می گیرد.» ادبیات را می توان به عنوان اثر مکتوب یک فرهنگ، خرده فرهنگ، دین، فلسفه یا مطالعه چنین آثار مکتوبی که ممکن است در شعر یا در نثر

در غرب، ادبیات در بین النهرین باستان سرچشمه گرفت، در مصر، بعداً در یونان و از آنجا به روم شکوفا شد. به نظر می رسد که نوشتن به طور مستقل در چین و از آداب مذهبی و به طور مستقل در میان آمریکا و سایر نقاط جهان سرچشمه گرفته است.

ادبیات نوعی بیان انسان است. با این حال، هر چیزی که نوشته می شود به عنوان ادبیات واجد شرایط نیست. اکثر منتقدان اشکال نوشتاری آموزنده مانند آنهایی که ماهیت فنی، علمی و روزنامه نگاری دارند را حذف می کنند.

اشکال ادبیات

سه شکل اصلی ادبیات وجود دارد - شعر، نثر و نمایش.

1. شعر - جدا از معنای مورد نظر کلمات، از کیفیت های زیبایی شناختی و ریتمیک یک زبان برای برانگیختن احساسات و معنا استفاده می کند. به طور سنتی، شعر از نثر متمایز می شود، زیرا به صورت بیت نوشته می شود در حالی که نثر شامل پاراگراف هایی است که شامل تعدادی جملات است که پیام یا ایده ای ضمنی دارند.

2. نثر - شامل نوشتاری است که به هیچ ساختار رسمی خاصی (غیر از دستور زبان ساده) پایبند نیست. «نوشتن غیر شاعرانه»، شاید نوشتن. چیزی را می گوید بدون اینکه لزوماً سعی کند آن را به شیوه ای زیبا بیان کند یا از کلمات زیبا استفاده کند. البته نثر نویسی می تواند شکل زیبایی به خود بگیرد. اما کمتر به دلیل ویژگی‌های صوری کلمات (قافیه، همخوانی، متر) بلکه به دلیل سبک، قرارگیری یا گنجاندن گرافیک.

برخی دیگر از اشکال رایج نثر ، مقاله و غیرداستانی هستند.

مقالات

یک مقاله شامل بحث درباره یک موضوع از دیدگاه شخصی نویسنده است که نمونه آن آثار فرانسیس بیکن یا چارلز لمب است. کلمه "Essay" در انگلیسی از کلمه فرانسوی "essai" به معنای "تلاش" گرفته شده است. می‌توانیم مقالاتی بی‌پایان، تحریک‌آمیز و بی‌نتیجه پیدا کنیم. اصطلاح «مقالات» برای اولین بار در مورد نوشته‌های خود انعکاسی میشل دو مونتین، فیلسوف برجسته رنسانس فرانسه به کار رفت.

ژانرهای مرتبط با مقالات ممکن است شامل موارد زیر باشد:

غیرداستانی - این ادبیات مبتنی بر واقعیت است. این نوعی ادبیات است که بر اساس رویدادها و اطلاعات واقعی است. دایره المعارف ها، کتابچه های راهنما و زندگی نامه ها همگی غیرداستانی در نظر گرفته می شوند.

نثر شعر
بیشتر نوشته های روزمره به صورت نثر است. شعر معمولاً برای بیان چیزی خاص به شیوه ای هنری اختصاص دارد.
زبان نثر معمولاً ساده و بدون تزیین زیاد است. زبان شعر با مقایسه، قافیه و ریتم که به صدا و احساس متفاوتی کمک می کند، گویاتر یا آراسته تر است.
ایده ها در جملاتی وجود دارند که در پاراگراف ها مرتب شده اند. ایده ها در خطوطی قرار می گیرند که ممکن است در جملات باشند یا نباشند. خطوط در بند مرتب شده اند.
نثر مانند بلوک های بزرگ کلمات به نظر می رسد. شکل شعر بسته به طول سطر و قصد شاعر می تواند متفاوت باشد.

3. درام - ادبیاتی است که برای اجرا در نظر گرفته شده است. به طور کلی شامل گفتگو بین شخصیت ها است و معمولاً به جای خواندن، اجرای نمایشی/تئاتری را هدف قرار می دهد. در طول قرن های 18 و 19، اپرا به عنوان ترکیبی از شعر، نمایش و موسیقی توسعه یافت.

مشهورترین نویسنده درام ویلیام شکسپیر بود - نویسنده مکبث ، هملت و رومئو و ژولیت .

ادبیات هنر است، اما با کلمات

در حالی که هنرمند از رنگ‌ها، قلم موها، بوم‌ها، مدیوم‌ها و تکنیک‌های مختلف استفاده می‌کند، نویسنده از ژانرها و تکنیک‌های ادبی متفاوتی به نام «دستگاه‌های ادبی» استفاده می‌کند. ابزارهای ادبی تکنیک هایی هستند که نویسندگان برای بیان ایده های خود و تقویت نوشتار خود از آنها استفاده می کنند. ابزارهای ادبی مفاهیم مهم یک متن را برجسته می کنند، روایت را تقویت می کنند و به خوانندگان کمک می کنند تا با شخصیت ها و مضامین ارتباط برقرار کنند. صدها ابزار ادبی وجود دارد، اما برخی از رایج ترین آنها عبارتند از:

استعاره ها یک شی یا عمل را به گونه ای توصیف می کند که به معنای واقعی کلمه درست نیست، اما به توضیح یک ایده یا مقایسه کمک می کند. زندگی بالا و پایین دارد
تشبیهات دو چیز را به شیوه ای جالب و واضح با هم مقایسه می کند. برای مقایسه این دو موضوع از کلماتی مانند "مانند" و "مانند" استفاده می شود او مثل یک فرشته است
شخصیت پردازی به یک ایده یا چیز ویژگی ها و/یا احساسات انسانی داده می شود یا به گونه ای از آن صحبت می شود که گویی انسان است رعد و برق در آسمان می رقصید
تصویرسازی به نویسندگان اجازه می دهد تا تصاویری را در ذهن خوانندگان ترسیم کنند تا بتوانند موقعیت ها، شخصیت ها، احساسات و تنظیمات داستان را راحت تر تصور کنند. خز بچه گربه شیری است

آثاری که ادبی هستند، معمولاً از قراردادهای ژانر و ابزارهای ادبی استادانه استفاده می کنند تا دنیایی را در ذهن خواننده بسازند. آثاری که کمتر ادبی دارند، معمولاً برای اهداف کاربردی و/یا سرگرمی هستند و نویسنده انرژی متمرکز کمتری را صرف به کارگیری هنرمندانه ابزارهای ادبی می‌کند.

با این حال، صرف اینکه یک اثر به اندازه اثر دیگر ادبی نیست، به این معنی نیست که نمی توان از آن لذت برد. به عنوان مثال، هملت، نمایشنامه محبوب ویلیام شکسپیر از کیفیت ادبی بسیار بالایی برخوردار است. حتی اگر چیزی مانند یک داستان نوشته شده در یک مجله سبک زندگی یا یک مقاله نوشته شده در یک وب سایت از کیفیت ادبی بالایی برخوردار نیست، اما هنوز هم برای یک مخاطب یا هدف خاص ارزش دارد.

چه کسی تصمیم می گیرد ادبیات چیست؟

منتقد ادبی فردی است که به مطالعه و تحلیل ادبیات می پردازد. یک منتقد ادبی دانشی به نام نقد ادبی تولید می کند.

زمانی که اثری رسماً تصمیم می گیرد که ادبیات را تشکیل دهد، وارد چیزی به نام کانون می شود. کانون ادبی مجموعه‌ای از آثاری است که از نظر قوا، ادبیات را تشکیل می‌دهند. اثری که در این عنوان قرار می گیرد، متعارف نامیده می شود.

به عنوان مثال، دوره ادبیات قرن 19 آمریکا را بخوانید. یکی قرار گرفتن در معرض نسخه ای از گروهی از متون است که به هر طریقی به عنوان نماینده مؤلفان اساسی، جنبش ها و رویدادهای تاریخی در آمریکا در طول دهه 1800 تثبیت شده است.

در طول دوره آموزشی، وقتی از کسی خواسته می شود رمان، مقاله، شعر یا متن دیگری را بخواند، به این دلیل است که یک معلم یا نهاد دیگری تصمیم گرفته است که متن باید قدیس شود. بنابراین، می‌توان قوانین را به‌عنوان فهرست‌های تعیین‌کننده ارزش درک کرد که در سیستم آموزشی ما ریشه دوانده‌اند، شاید به‌طور اجتناب‌ناپذیری. با این حال، روند سیاسی تصمیم‌گیری در مورد اینکه چه چیزی آن را به یک قانون معین تبدیل می‌کند و چه چیزی را نمی‌سازد، مدت‌ها موضوع مورد بررسی و بحث برای محققان همه رشته‌های دانشگاهی بوده است.

چرا ادبیات مهم است؟

ادبیات زیباست؛ ذهن ما را گسترش می دهد. اهمیت ادبیات و تأثیر آن بر جامعه توسط این سخنان یک محقق و رمان نویس بریتانیایی، کارول لوئیس، به درستی توصیف شده است: « ادبیات به واقعیت می افزاید، آن را به سادگی توصیف نمی کند. و از این حیث بیابانی را سیراب می کند که زندگی ما قبلاً به آن تبدیل شده است.

آیا عاشق خواندن یا گوش دادن به داستان ها یا داستان های عامیانه هستید؟ هنگام خواندن یک داستان جالب چه احساسی دارید؟ آیا ذهن شما به طور کامل در گفتگوها و تجربیات شخص دیگری غوطه ور می شود؟ خواندن می تواند ما را به عرصه های مختلف ببرد و فرآیندهای فکری خلاق دیگران را ببیند. آثار ادبی الگوهای تفکر و هنجارهای اجتماعی رایج در جامعه را به تصویر می کشند. آنها جنبه های مختلف زندگی انسان های معمولی را به تصویر می کشند و بنابراین به عنوان خوراکی برای تفکر و تشویق تخیل و خلاقیت عمل می کنند. قرار گرفتن در معرض آثار ادبی خوب فرصت های آموزشی عالی است که به یادگیری و رشد کمک می کند.

کتاب ها می توانند شما را به هر کجا و هر مکانی ببرد. ادبیات راهی عالی برای ارتباط با مناطق، نژادها، جوامع و دوره های زمانی مختلف است. آنها به ما کمک می کنند تا از نزدیک به جنبه های زندگی متفاوت از جنبه های زندگی خود نگاه کنیم. این می تواند دیدگاه ما را تغییر دهد.

ما درک بهتری از زندگی ها در زمان های مختلف جمع آوری می کنیم و قدردانی بیشتری از آنها داریم. ما از طریق شیوه های ثبت تاریخ، در قالب نسخه های خطی و از طریق خود گفتار یاد می گیریم. ادبیات بازتابی از انسانیت و راهی برای درک یکدیگر است. با گوش دادن به صدای یک شخص دیگر می توانیم بفهمیم که آن فرد چگونه فکر می کند. ادبیات به دلیل هدفش حائز اهمیت است و در جامعه ای که روز به روز از تعامل انسانی جدا می شود، ادبیات گفت و گو می آفریند. ادبیات همچنین به‌عنوان وسیله‌ای برای نقد و تأیید ارزش‌های فرهنگی به‌طور گسترده‌تر در جامعه عمل می‌کند.

Download Primer to continue