Google Play badge

تولید ناخالص داخلی


اهداف یادگیری

در پایان این درس، شما باید بتوانید:

تولید ناخالص داخلی معیار پولی ارزش بازار همه کالاها و خدمات نهایی تولید شده در یک دوره زمانی خاص در یک کشور یا ایالت است. اگرچه تولید ناخالص داخلی معمولاً به صورت سالانه محاسبه می شود، اما گاهی اوقات به صورت فصلی محاسبه می شود. به عنوان مثال، در ایالات متحده، دولت برآورد تولید ناخالص داخلی سالانه را برای هر سه ماهه مالی و همچنین برای سال تقویمی منتشر می کند. در ایالات متحده، دفتر تحلیل اقتصادی (BEA) تولید ناخالص داخلی را با استفاده از داده های به دست آمده از طریق نظرسنجی از خرده فروشان، تولیدکنندگان و سازندگان، و با مشاهده جریان های تجاری محاسبه می کند.

محاسبه تولید ناخالص داخلی یک کشور شامل تمام مصرف خصوصی و عمومی، سرمایه گذاری ها، اضافه شدن به موجودی های خصوصی، هزینه های ساخت و ساز پرداخت شده و تراز تجاری خارجی می شود. از میان تمام اجزایی که تولید ناخالص داخلی یک کشور را تشکیل می دهند، تراز تجاری خارجی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تولید ناخالص داخلی یک کشور زمانی افزایش می یابد که ارزش کل کالاها و خدماتی که تولیدکنندگان داخلی به کشورهای خارجی می فروشند از ارزش کل کالاها و خدمات خارجی که مشتریان داخلی خریداری می کنند بیشتر شود، زمانی که این اتفاق می افتد گفته می شود کشوری مازاد تجاری دارد. اگر برعکس این اتفاق بیفتد، اگر مقداری که مصرف‌کنندگان داخلی برای محصولات خارجی خرج می‌کنند بسیار بیشتر از مجموع مجموع آنچه تولیدکنندگان داخلی به مصرف‌کنندگان خارجی می‌فروشند باشد، کسری تجاری نامیده می‌شود. در این حالت، تولید ناخالص داخلی یک کشور تمایل به کاهش دارد.

تولید ناخالص داخلی را می توان بر مبنای اسمی یا واقعی محاسبه کرد که دومی تورم را محاسبه می کند. به طور کلی، تولید ناخالص داخلی واقعی روش بهتری برای بیان عملکرد بلندمدت اقتصاد ملی است زیرا از دلار ثابت استفاده می کند.

انواع محصول ناخالص داخلی

تولید ناخالص داخلی را می توان به روش های مختلفی گزارش کرد. آن ها هستند:

تولید ناخالص داخلی اسمی

تولید ناخالص داخلی اسمی ارزیابی تولید اقتصادی در یک اقتصاد است که قیمت های جاری را در محاسبه آن لحاظ می کند. تورم یا سرعت افزایش قیمت ها را که می تواند رقم رشد را افزایش دهد، از بین نمی برد. همه کالاها و خدماتی که در تولید ناخالص داخلی اسمی حساب می شوند، با قیمت هایی که واقعاً در آن سال به فروش می رسند، ارزش گذاری می شوند. تولید ناخالص داخلی اسمی هنگام مقایسه فصل های مختلف تولید در همان سال استفاده می شود. هنگام مقایسه تولید ناخالص داخلی دو یا چند سال، از تولید ناخالص داخلی واقعی استفاده می شود، زیرا در واقع، حذف تأثیر تورم اجازه می دهد تا مقایسه سال های مختلف صرفاً بر حجم متمرکز شود.

تولید ناخالص داخلی واقعی

تولید ناخالص داخلی واقعی یک معیار تعدیل شده بر اساس تورم است که مقدار کالاها و خدمات تولید شده توسط یک اقتصاد را در یک سال معین منعکس می کند، قیمت ها سال به سال ثابت نگه داشته می شوند تا تأثیر تورم یا کاهش تورم را از روند تولید در طول زمان جدا کنند. . تولید ناخالص داخلی تابع تورم است زیرا بر اساس ارزش پولی کالاها و خدمات است. اقتصاددانان از فرآیندی استفاده می کنند که تورم را تنظیم می کند تا به تولید ناخالص داخلی واقعی اقتصاد برسند. تولید ناخالص داخلی واقعی با استفاده از کاهش دهنده قیمت تولید ناخالص داخلی، که تفاوت بین سال جاری و سال پایه است، محاسبه می شود. تولید ناخالص داخلی اسمی با این کاهش دهنده تقسیم می شود و تولید ناخالص داخلی واقعی را به دست می دهد. تولید ناخالص داخلی اسمی معمولاً بالاتر از تولید ناخالص داخلی واقعی است زیرا تورم معمولاً یک عدد مثبت است. تولید ناخالص داخلی واقعی تغییرات در ارزش بازار را محاسبه می کند، بنابراین، تفاوت بین ارقام تولید را از سالی به سال دیگر کاهش می دهد.

تولید ناخالص داخلی سرانه

تولید ناخالص داخلی سرانه اندازه گیری تولید ناخالص داخلی به ازای هر نفر در جمعیت یک کشور است. تولید ناخالص داخلی سرانه را می توان به صورت اسمی، واقعی یا PPP (برابری قدرت خرید) بیان کرد - یک معیار رایج که توسط تحلیلگران اقتصادی برای مقایسه ارزهای کشورهای مختلف استفاده می شود. این نشان می دهد که میزان تولید یا درآمد به ازای هر فرد در یک اقتصاد می تواند نشان دهنده متوسط بهره وری یا استانداردهای زندگی متوسط باشد. این نشان می دهد که چقدر ارزش تولید اقتصادی را می توان به هر شهروند منفرد نسبت داد. تولید ناخالص داخلی سرانه اغلب در کنار معیارهای سنتی تر تولید ناخالص داخلی تحلیل می شود.

رشد تولید ناخالص ملی

نرخ رشد تولید ناخالص داخلی تغییر سال به سال در تولید اقتصادی یک کشور را به منظور اندازه گیری سرعت رشد یک اقتصاد مقایسه می کند. این معیار معمولاً به صورت درصد بیان می شود، این معیار برای سیاست گذاران اقتصادی محبوب است زیرا رشد تولید ناخالص داخلی ارتباط نزدیکی با اهداف سیاست های کلیدی مانند نرخ بیکاری و تورم دارد.

روشهای محاسبه تولید ناخالص داخلی

تولید ناخالص داخلی را می توان از طریق سه روش اصلی تعیین کرد که عبارتند از:

  1. رویکرد هزینه

این روش همچنین به عنوان رویکرد هزینه‌ای نیز شناخته می‌شود و هزینه‌های گروه‌های مختلف شرکت‌کننده در اقتصاد را محاسبه می‌کند. این روش را می توان با استفاده از فرمول زیر محاسبه کرد:

تولید ناخالص داخلی = C + G + I + NX

جایی که؛

C= مصرف

G= مخارج دولت

I = سرمایه گذاری

NX=صادرات خالص

مصرف به مخارج مصرف خصوصی یا مخارج مصرف کننده اشاره دارد. مصرف کنندگان برای به دست آوردن کالاها و خدمات پول خرج می کنند. مخارج مصرف کنندگان بزرگترین جزء تولید ناخالص داخلی است.

مخارج دولت نشان دهنده مخارج مصرفی دولت و سرمایه گذاری ناخالص است. دولت برای تجهیزات، حقوق و دستمزد و زیرساخت ها پول خرج می کند.

سرمایه گذاری به سرمایه گذاری داخلی خصوصی یا مخارج سرمایه ای اشاره دارد. کسب و کارها برای سرمایه گذاری در فعالیت های تجاری خود پول خرج می کنند. سرمایه گذاری تجاری جزء بسیار مهم تولید ناخالص داخلی است زیرا ظرفیت تولید یک اقتصاد را افزایش می دهد و سطح اشتغال را افزایش می دهد.

صادرات خالص کل صادرات منهای کل واردات است (NX= صادرات- واردات)

رویکرد تولید (ستانده).

معمولاً معکوس رویکرد هزینه است. رویکرد تولید به جای اندازه‌گیری هزینه‌های ورودی که به فعالیت اقتصادی کمک می‌کند، ارزش کل خروجی اقتصادی و کمتر از هزینه کالاهای واسطه‌ای که در این فرآیند مصرف می‌شوند را تخمین می‌زند.

رویکرد درآمد

رویکرد درآمد، درآمد حاصل از تمام عوامل تولید در یک اقتصاد، از جمله اجاره بها پرداخت شده توسط زمین، بازده سرمایه به صورت بهره را محاسبه می کند.

خلاصه

Download Primer to continue