Google Play badge

شاخص های اقتصادی


شاخص های اقتصادی

اقتصاد مطالعه چگونگی استفاده مردم از منابع برای برآوردن نیازها و خواسته های خود است. یکی از بخش های مهم اقتصاد، درک شاخص های اقتصادی است. شاخص های اقتصادی آماری است که نشان می دهد اقتصاد یک کشور چقدر خوب است. آنها به ما کمک می‌کنند بفهمیم که آیا اقتصاد در حال رشد، کوچک شدن یا ثابت ماندن است.

انواع شاخص های اقتصادی

سه نوع شاخص اصلی اقتصادی وجود دارد:

تولید ناخالص داخلی (GDP)

تولید ناخالص داخلی یا تولید ناخالص داخلی یکی از مهم ترین شاخص های اقتصادی است. ارزش کل همه کالاها و خدمات تولید شده در یک کشور در یک دوره خاص، معمولاً یک سال را اندازه گیری می کند. تولید ناخالص داخلی به ما کمک می کند تا اندازه یک اقتصاد و چگونگی رشد یا کوچک شدن آن را درک کنیم.

به عنوان مثال، اگر کشوری ماشین، کامپیوتر و غذا تولید کند، ارزش همه این محصولات با هم، تولید ناخالص داخلی را به ما می دهد. اگر تولید ناخالص داخلی در حال افزایش است، به این معنی است که اقتصاد در حال رشد است. اگر در حال کاهش باشد، اقتصاد در حال کوچک شدن است.

نرخ بیکاری

نرخ بیکاری یکی دیگر از شاخص های کلیدی اقتصادی است. درصد افرادی که به دنبال شغلی هستند اما نمی توانند شغلی پیدا کنند را اندازه گیری می کند. نرخ بالای بیکاری به این معنی است که بسیاری از افراد بیکار هستند که می تواند نشانه ای از مشکلات اقتصادی باشد. نرخ پایین بیکاری به این معنی است که اکثر افرادی که خواهان شغل هستند می توانند شغلی پیدا کنند که این نشان دهنده یک اقتصاد سالم است.

به عنوان مثال، اگر در یک شهر 100 نفر وجود داشته باشد و 10 نفر از آنها به دنبال شغلی باشند اما نتوانند شغلی پیدا کنند، نرخ بیکاری 10 درصد است.

نرخ تورم

تورم نرخی است که در آن سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات در حال افزایش است. نرخ تورم یک شاخص اقتصادی مهم است زیرا بر هزینه زندگی تأثیر می گذارد. وقتی تورم بالاست، قیمت ها بالا می رود و مردم برای خرید همان چیزها به پول بیشتری نیاز دارند. وقتی تورم پایین است، قیمت ها ثابت می ماند یا حتی کاهش می یابد.

به عنوان مثال، اگر یک قرص نان امسال 1 دلار و سال آینده 1.10 دلار قیمت داشته باشد، نرخ تورم نان 10 درصد است.

نرخ بهره

نرخ بهره هزینه قرض گرفتن پول است. آنها توسط بانک مرکزی یک کشور تعیین می شوند. وقتی نرخ بهره پایین است، قرض گرفتن پول ارزان‌تر است، که می‌تواند مردم را به خرج کردن و سرمایه‌گذاری تشویق کند. وقتی نرخ بهره بالا باشد، وام گرفتن پول گران‌تر است، که می‌تواند هزینه‌ها و سرمایه‌گذاری را کاهش دهد.

به عنوان مثال، اگر 100 دلار از بانک با نرخ بهره 5 درصد وام بگیرید، باید 105 دلار را پس دهید. اگر نرخ بهره 10 درصد باشد، باید 110 دلار را پس بدهید.

شاخص اعتماد مصرف کننده (CCI)

شاخص اعتماد مصرف کننده میزان خوش بین یا بدبین بودن مصرف کنندگان را نسبت به اقتصاد نشان می دهد. هنگامی که مصرف کنندگان اعتماد به نفس دارند، احتمال بیشتری دارد که پول خرج کنند، که می تواند به رشد اقتصاد کمک کند. وقتی اعتماد به نفس ندارند، احتمال بیشتری برای پس انداز پول دارند که می تواند رشد اقتصادی را کند کند.

به عنوان مثال، اگر مردم نسبت به امنیت شغلی و درآمد آینده خود احساس خوبی داشته باشند، ممکن است یک ماشین جدید بخرند یا به تعطیلات بروند. اگر آنها نگران از دست دادن شغل خود هستند، ممکن است در عوض پول خود را پس انداز کنند.

تراز تجاری

تراز تجاری تفاوت بین صادرات یک کشور (کالاهای فروخته شده به کشورهای دیگر) و واردات (کالاهای خریداری شده از کشورهای دیگر) را اندازه گیری می کند. تراز تجاری مثبت یا مازاد تجاری به این معنی است که یک کشور بیشتر از وارداتش صادر می کند. تراز تجاری منفی یا کسری تجاری به این معنی است که یک کشور بیشتر از صادراتش وارد می کند.

مثلاً اگر کشوری ۱۰۰ میلیون دلار کالا صادر کند و ۸۰ میلیون دلار کالا وارد کند، ۲۰ میلیون دلار مازاد تجاری دارد. اگر 50 میلیون دلار کالا صادر کند و 70 میلیون دلار کالا وارد کند، 20 میلیون دلار کسری تجاری دارد.

شاخص بورس

شاخص بازار سهام عملکرد گروهی از سهام را اندازه گیری می کند. این به ما ایده ای از نحوه عملکرد بازار سهام می دهد. وقتی شاخص بورس بالا می رود یعنی ارزش سهام در حال افزایش است که می تواند نشانه ای از اقتصاد سالم باشد. وقتی شاخص پایین می آید یعنی ارزش سهام در حال کاهش است که می تواند نشانه ای از مشکلات اقتصادی باشد.

به عنوان مثال، میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) یک شاخص بازار سهام است که عملکرد 30 شرکت بزرگ در ایالات متحده را اندازه گیری می کند. اگر DJIA بالا رود، به این معنی است که ارزش سهام این شرکت ها در حال افزایش است.

خلاصه نکات کلیدی

Download Primer to continue