Google Play badge

اندازه گیری های اقتصادی


اندازه گیری های اقتصادی

درک چگونگی عملکرد یک اقتصاد مهم است. اقتصاددانان از ابزارهای مختلفی برای اندازه گیری سلامت و اندازه یک اقتصاد استفاده می کنند. این ابزارها به ما کمک می‌کنند بفهمیم که آیا اقتصاد در حال رشد، کوچک شدن یا ثابت ماندن است. بیایید با برخی از این معیارهای مهم اقتصادی آشنا شویم.

تولید ناخالص داخلی (GDP)

تولید ناخالص داخلی یا تولید ناخالص داخلی، ارزش کل همه کالاها و خدمات تولید شده در یک کشور در یک سال است. این به ما می گوید که یک اقتصاد چقدر بزرگ است. وقتی تولید ناخالص داخلی بالا می رود، به این معنی است که اقتصاد در حال رشد است. وقتی تولید ناخالص داخلی کاهش می یابد، به این معنی است که اقتصاد در حال کوچک شدن است.

برای مثال، اگر کشوری ماشین، کامپیوتر و غذا تولید کند، ارزش همه این محصولات با هم تولید ناخالص داخلی است. اگر امسال خودرو، رایانه و مواد غذایی بیشتر از سال گذشته تولید شود، تولید ناخالص داخلی بیشتر خواهد شد.

نرخ بیکاری

نرخ بیکاری تعداد افرادی را که می خواهند کار کنند اما نمی توانند شغلی پیدا کنند اندازه گیری می کند. به صورت درصد داده می شود. نرخ بالای بیکاری به این معنی است که بسیاری از افراد بیکار هستند. نرخ پایین بیکاری به این معنی است که اکثر افرادی که می خواهند کار کنند، شغل دارند.

مثلاً اگر در یک شهر 100 نفر باشند و 10 نفر نتوانند شغل پیدا کنند، نرخ بیکاری 10 درصد است.

نرخ تورم

تورم نرخی است که در آن قیمت کالاها و خدمات افزایش می یابد. وقتی تورم بالاست، همه چیز به سرعت گران می شود. وقتی تورم پایین است، قیمت ها به آرامی افزایش می یابد. اقتصاددانان تورم را اندازه گیری می کنند تا بفهمند هزینه زندگی چگونه در حال تغییر است.

به عنوان مثال، اگر یک قرص نان امسال 1 دلار و سال آینده 1.10 دلار قیمت داشته باشد، نرخ تورم نان 10 درصد است.

شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)

شاخص قیمت مصرف کننده یا CPI میانگین تغییر قیمت ها را در طول زمان اندازه گیری می کند که مصرف کنندگان برای سبدی از کالاها و خدمات می پردازند. این سبد شامل مواردی مانند غذا، پوشاک و حمل و نقل است. CPI به ما کمک می کند بفهمیم که چقدر چیزهای کم یا زیاد گران می شوند.

به عنوان مثال، اگر CPI افزایش یابد، به این معنی است که میانگین قیمت سبد کالا و خدمات افزایش یافته است.

نرخ بهره

نرخ بهره هزینه قرض گرفتن پول است. وقتی نرخ بهره بالا باشد، وام گرفتن پول گران تر است. وقتی نرخ بهره پایین است، وام گرفتن پول ارزان‌تر است. بانک های مرکزی، مانند فدرال رزرو در ایالات متحده، نرخ های بهره را برای کمک به کنترل اقتصاد تعیین می کنند.

برای مثال، اگر 100 دلار با نرخ بهره 5 درصد وام بگیرید، باید 105 دلار را پس بدهید.

تراز تجاری

تراز تجاری تفاوت بین صادرات یک کشور (کالاهای فروخته شده به کشورهای دیگر) و واردات (کالاهای خریداری شده از کشورهای دیگر) را اندازه گیری می کند. اگر کشوری بیشتر از وارداتش صادر کند، مازاد تجاری دارد. اگر بیشتر از صادرات وارد کند، کسری تجاری دارد.

به عنوان مثال، اگر کشوری یک میلیون دلار کالا به کشورهای دیگر بفروشد اما 1.5 میلیون دلار کالا بخرد، کسری تجاری آن 500 هزار دلار است.

بدهی ملی

بدهی ملی کل مقدار پولی است که دولت یک کشور وام گرفته است. دولت ها برای پرداخت هزینه هایی مانند جاده ها، مدارس و بیمارستان ها پول قرض می کنند. اگر دولت بیش از آن چیزی که می تواند بازپرداخت کند وام بگیرد، می تواند منجر به مشکلات اقتصادی شود.

به عنوان مثال، اگر دولت یک میلیارد دلار برای ساخت جاده های جدید وام بگیرد، این یک میلیارد دلار به بدهی ملی اضافه می شود.

رشد اقتصادی

رشد اقتصادی عبارت است از افزایش میزان کالاها و خدمات تولید شده توسط یک اقتصاد در طول زمان. معمولاً با افزایش تولید ناخالص داخلی اندازه گیری می شود. وقتی یک اقتصاد رشد می کند، مردم عموماً شغل و درآمد بیشتری دارند.

برای مثال، اگر تولید ناخالص داخلی یک کشور از 1 تریلیون دلار به 1.1 تریلیون دلار برسد، اقتصاد آن 10 درصد رشد کرده است.

استاندارد زندگی

استاندارد زندگی، ثروت، آسایش و کالاهای مادی در دسترس مردم یک کشور را می سنجد. استاندارد زندگی بالاتر به معنای دسترسی بهتر مردم به مواردی مانند مراقبت های بهداشتی، آموزش و مسکن است.

به عنوان مثال، اگر مردم یک کشور به مدارس، بیمارستان ها و خانه های خوب دسترسی داشته باشند، استاندارد زندگی بالایی دارند.

خلاصه نکات کلیدی

Download Primer to continue