همانطور که می دانیم، صفت ها کلماتی هستند که برای کمک به توصیف یا توصیف افراد، مکان ها و چیزها استفاده می شوند. این کلمات توصیفی می توانند به دادن اطلاعات در مورد اندازه، شکل، سن، رنگ، منشاء، مواد، هدف، احساسات، شرایط، و شخصیت یا بافت کمک کنند. به این فکر کنید که دوست، اتاق خواب، مدرسه و درخت را چگونه توصیف می کنید.
شما ممکن است با موارد زیر پاسخ دهید:
دوست من سرگرم کننده و مهربان است.
این اتاق خواب بزرگ است.
مدرسه ما بهترین است.
آن درخت بزرگ سبز است.
می بینید که تعدادی از جملات قبلی دارای صفت های زیادی هستند. جمله اول دارای سه صفت است.
کلمات "من"، "ما" نشان می دهد که چه کسی یا چه چیزی دارای چیز دیگری است، به این کلمات صفت ملکی گفته می شود. به طور مشابه، کلمات "این"، "آن" یک شخص، مکان یا چیز خاص را نشان می دهد، به این کلمات صفت های برهانی می گویند. به غیر از صفت های ملکی و صفت های اثباتی، انواع مختلفی از صفت ها وجود دارد.
در این درس نه نوع صفت مختلف را توضیح خواهیم داد. بنابراین، بیایید شروع کنیم.
صفتی که کیفیت اسم ها یا ضمایری را که تغییر می دهد را نشان می دهد صفت توصیفی نامیده می شود.
مثال:
سگ سیاه
خانه بزرگ
بچه شیطون
کیسه آبی
ده پای
به صفاتی که از اسم خاص مشتق می شوند، صفت خاص می گویند.
مثال:
رستوران فرانسوی
غذای ایتالیایی
ماشین ژاپنی
صفت هایی که نشان می دهد می خواهید درباره کدام شخص یا چیزی صحبت کنید.
مثال:
اون درخت
این ماشین
این ماشین ها
آن درختان
واژههای «این»، «آن» شکلهای مفرد اولیه صفتهای نمایشی هستند. کلمات "this"، "those" شکلهای جمع اولیه صفتهای نمایشی هستند.
همانطور که می بینید، «اینها» شکل جمع «این» و «آنها» شکل جمع «آن» است.
صفتی که حالت تصرف اسم ها را بیان می کند، صفت ملکی نامیده می شود. آنها مالکیت یا مالکیت را نشان می دهند.
مثال:
بطری من
ماشین او
خانه ما
غذای آنها
دوچرخه شما
صفتی که برای طرح سوال به کار می رود صفت پرسشی نامیده می شود.
مثال:
این ماشین مال کیه ؟
کدام کتاب را انتخاب کنیم؟
یک صفت مختصات شامل دو یا چند صفت است که به ترتیب با یکدیگر برای تغییر یک اسم ظاهر می شوند، صفت مختصات نامیده می شوند. اینها به جای ربط هماهنگ مانند «و» با کاما از هم جدا می شوند.
مثال:
یک روز سرد و بارانی
یک روز روشن و آفتابی
یک شب تاریک و طوفانی
اینها برای مقایسه تفاوت بین دو جسمی که تغییر می دهند (سریع تر، بزرگتر، روشن تر، بزرگتر) استفاده می شود. آنها در جملاتی استفاده می شوند که دو اسم با هم مقایسه می شوند.
مثال:
من می توانم سریعتر از او بدوم
بادبادک او بالاتر از سقف پرواز کرد.
این شیرینی از این دو مافین است.
از آنها برای توصیف شیئی استفاده می شود که در حد بالا یا پایین کیفیت (بلندترین، داغترین، بهترین) قرار دارد.
مثال:
این قدیمی ترین ساختمان شهر است.
از بین همه جعبه ها، آن یکی سنگین ترین است.
صفت های مرکب از دو یا چند کلمه تشکیل شده اند که به عنوان یک واحد عمل می کنند.
مثال:
هنگامی که یک صفت مرکب از اسمی که تغییر می دهد پیروی می کند، برای پیوستن به صفت ها از خط فاصله استفاده نکنید.