پیادهسازی نرمافزار فرآیند ساخت یک برنامه یا اپلیکیشن کامپیوتری است. این فرآیند مانند دنبال کردن یک دستور پخت برای تهیه یک کیک خوشمزه است. هر مرحله طوری برنامهریزی شده است که نرمافزار نهایی به خوبی کار کند. در پیادهسازی نرمافزار، ما یک سری مراحل مشخص را دنبال میکنیم. این مراحل به ما کمک میکنند تا نرمافزار را در طول زمان ایجاد و بهبود بخشیم.
پیادهسازی نرمافزار به معنای گرفتن یک ایده و تبدیل آن به یک برنامهی کاربردی است. تصور کنید که میخواهید یک تصویر بکشید. ابتدا، آنچه را که میخواهید بکشید برنامهریزی میکنید، سپس یک طرح اولیه میسازید و در نهایت، آن را رنگآمیزی میکنید. به همین ترتیب، پیادهسازی نرمافزار مراحل مختلفی دارد. هر مرحله برای اطمینان از عملکرد برنامهی کامپیوتری مطابق انتظار مهم است.
این درس به شما در مورد مراحل چرخه حیات توسعه نرمافزار ( SDLC ) آموزش میدهد. SDLC راهنمایی برای نحوه ساخت و اصلاح نرمافزار است. ما به هر مرحله نگاهی خواهیم انداخت و نقش آن را در پیادهسازی نرمافزار درک خواهیم کرد.
چرخه حیات توسعه نرمافزار به ما کمک میکند تا مراحل مورد نیاز برای ایجاد نرمافزار را درک کنیم. هر مرحله بر اساس مرحله قبلی بنا میشود. در زیر مراحل اصلی آمده است:
جمعآوری نیازمندیها اولین مرحله از SDLC است. در این مرحله، یاد میگیریم که نرمافزار چه کاری باید انجام دهد. به زمانی فکر کنید که برای یک جشن تولد برنامهریزی میکنید. ابتدا تصمیم میگیرید که چه بازیهایی میخواهید انجام دهید، به چه غذایی نیاز دارید و چه فعالیتهای سرگرمکنندهای را در آن بگنجانید.
در نرمافزار، جمعآوری نیازمندیها به معنای پرسیدن سوالاتی مانند موارد زیر است:
برای مثال، اگر بخواهیم یک اپلیکیشن نقاشی ساده بسازیم، میپرسیم: «آیا کاربران به شکلهایی برای نقاشی نیاز دارند؟ چه رنگهایی میتوانند انتخاب کنند؟ آیا باید بتوانند اشتباهات را پاک کنند؟» اینها الزاماتی هستند، شبیه به تهیه لیست خرید قبل از رفتن به فروشگاه.
مرحله طراحی مانند ترسیم تصویری از چیزی است که میخواهید بسازید. پس از تصمیمگیری در مورد آنچه مورد نیاز است، ما نحوه عملکرد نرمافزار را برنامهریزی میکنیم. در طراحی، به موارد زیر فکر میکنیم:
تصور کنید که میخواهید خانهای را با بلوکهای چوبی بسازید. قبل از شروع به ساخت، یک طرح ساده از خانه ترسیم میکنید. محل قرارگیری در، محل قرارگیری پنجرهها و تعداد طبقات مورد نظر را مشخص میکنید. در طراحی نرمافزار، مهندسان کامپیوتر نمودارها و تصاویری را ترسیم میکنند تا نحوه عملکرد برنامه را نشان دهند. آنها ممکن است فلوچارتها و ماکتهایی ایجاد کنند که طرحبندی و مراحل برنامه را توضیح میدهند.
کدنویسی مرحلهای است که در آن دستورالعملهای کامپیوتر را مینویسیم. کدنویسی مانند این است که به یک دوست بگویید چگونه یک بازی را مرحله به مرحله انجام دهد. دستورالعملها باید واضح و آسان باشند. در کدنویسی، ما از یک زبان کامپیوتری استفاده میکنیم تا به کامپیوتر بگوییم چه کاری انجام دهد.
یک دستور پخت ساده را در نظر بگیرید که در آن آرد، آب و تخممرغ را برای تهیه خمیر با هم مخلوط میکنید. هر مرحله در این دستور پخت مشابه یک خط کد در یک برنامه است. کامپیوتر کد را میخواند و مراحل را درست مانند شما دنبال میکند. کدنویسی ایدههای طراحی را میگیرد و آنها را به نرمافزار کاربردی تبدیل میکند.
برای زبانآموزان جوان، تصور کنید که یک مجموعه دستورالعمل ساده برای یک ربات اسباببازی مینویسید: «به جلو حرکت کن، به چپ بپیچ، سپس دوباره به جلو حرکت کن.» در نرمافزار، برنامهنویسان با استفاده از زبانهای کدنویسی مانند پایتون، جاوا اسکریپت یا اسکرچ، وظایفی را برای کامپیوتر مینویسند. این دستورالعملها به کامپیوتر کمک میکنند تا بفهمد چه کاری باید انجام شود.
آزمایش بسیار مهم است. این مرحله به ما کمک میکند تا بررسی کنیم که نرمافزار آنطور که باید کار میکند یا خیر. این مانند انجام یک بازی تختهای جدید برای یادگیری قوانین است. در آزمایش، بخشهای مختلف برنامه را امتحان میکنیم تا ببینیم آیا به درستی کار میکنند یا خیر.
وقتی دوچرخهسواری میکنید، ممکن است با طی کردن مسافتی کوتاه آن را آزمایش کنید تا از عملکرد ترمزها مطمئن شوید. به طور مشابه، در تست نرمافزار، بررسی میکنیم که آیا همه دکمهها و ویژگیها به درستی پاسخ میدهند یا خیر. ما به دنبال اشتباهات یا اشکالات هستیم. اشکالات، خطاهای کوچکی هستند، مانند زمانی که لاستیک دوچرخه شما پنچر میشود. یافتن و رفع اشکالات ضروری است زیرا میتوانند مانع از عملکرد صحیح نرمافزار شوند.
آزمایشکنندگان سناریوهای مختلفی را امتحان میکنند. آنها ممکن است روی هر دکمهای کلیک کنند، ورودیهای غیرمعمول یا غیرمنتظره ایجاد کنند و ببینند که برنامه چگونه اشتباهات را مدیریت میکند. این بررسی دقیق، تضمین میکند که نرمافزار قوی و آماده استفاده است.
پس از آزمایش، نرمافزار آمادهی استقرار است. استقرار مانند افتتاح یک فروشگاه جدید است که مردم میتوانند به آنجا بیایند و آبنبات بخرند. در این مرحله، نرمافزار منتشر میشود تا افراد دیگر بتوانند از آن استفاده کنند.
برای مثال، اگر شما یک بازی روی کامپیوتر ساختهاید، استقرار زمانی است که به دوستانتان اجازه میدهید بازی را انجام دهند. نرمافزار از مرحله توسعه به یک محیط زنده منتقل میشود که در آن با کاربران واقعی کار میکند. استقرار میتواند شامل نصب برنامه روی چندین کامپیوتر یا در دسترس قرار دادن آن در اینترنت باشد.
این مرحله بسیار هیجان انگیز است. لحظه ای است که کار سخت نتیجه خود را نشان می دهد. نرم افزار از یک پروژه روی کامپیوتر به یک ابزار یا بازی مفید برای لذت بردن دیگران تبدیل می شود.
نگهداری یک مرحله مداوم است. حتی پس از انتشار نرمافزار، کار متوقف نمیشود. نگهداری به معنای سالم و بهروز نگه داشتن نرمافزار است. درست مانند یک باغ که نیاز به آبیاری و مراقبت دارد، نرمافزار نیز به بهروزرسانی و رفع مشکلات نیاز دارد.
اگر یک اسباببازی خراب شود، آن را برای تعمیر به والدین یا دستیار خود میبرید، یا ممکن است خودتان آن را تعمیر کنید. در نرمافزار، تعمیر و نگهداری میتواند شامل رفع اشکالاتی باشد که در طول آزمایش مشاهده نشدهاند، اضافه کردن ویژگیهای جدید یا بهروزرسانی برنامه برای عملکرد بهتر با سختافزار جدید.
این مرحله به نرمافزار کمک میکند تا در طول زمان مفید باقی بماند. در نگهداری منظم، برنامهنویسان ممکن است وصلهها یا بهروزرسانیهایی را منتشر کنند که عملکرد و امنیت نرمافزار را بهبود میبخشد. این مانند تمیز کردن یک کلاس درس یا تعمیر یک صندلی شکسته است تا برای مدت طولانی خوب بماند.
بیایید به چند مثال ساده که مربوط به زندگی روزمره است نگاهی بیندازیم. تصور کنید که در حال ساخت یک ابزار طراحی دیجیتال برای تبلت کامپیوتر خود هستید. شما با فهرست کردن ایدههای خود (جمعآوری الزامات) شروع میکنید. شما تصمیم میگیرید که این ابزار باید به شما امکان رسم شکل، انتخاب رنگ و پاک کردن اشتباهات را بدهد. شما این ایدهها را مانند لیستی از تنقلات مورد علاقه خود یادداشت میکنید.
در مرحله بعد، شما تصویری از ظاهر ابزار رسم میکنید (طراحی). شما برنامهریزی میکنید که هر دکمه کجا قرار گیرد، درست مانند چیدمان قطعات یک پازل. سپس، برنامه را با استفاده از یک زبان کاربرپسند مینویسید (کدنویسی) که به کامپیوتر میگوید چگونه شکلها را رسم کند و رنگها را انتخاب کند.
بعد از کدنویسی، شما با کلیک روی هر دکمه و رسم اشکال مختلف (آزمایش) برنامه را امتحان میکنید. اگر رنگ تغییر کند یا اشکال طبق برنامه ظاهر نشوند، سعی میکنید آنها را اصلاح کنید. وقتی ابزار کاملاً کار کرد، آن را با دوستان خود به اشتراک میگذارید (استقرار).
حتی بعد از اینکه دوستانتان شروع به استفاده از ابزار طراحی دیجیتال میکنند، شما به ایدههای آنها گوش میدهید تا آن را حتی بهتر کنید (نگهداری). شاید آنها رنگهای بیشتر، قلمموهای مختلف یا یک پسزمینه جدید درخواست کنند. با بهروزرسانی ابزار، آن را تازه و سرگرمکننده نگه میدارید.
مثال دیگر از ساخت یک بازی ویدیویی ساده میآید. بازیای را تصور کنید که در آن یک شخصیت باید از روی موانع بپرد. ابتدا، نحوهی عملکرد بازی را مینویسید (جمعآوری الزامات). سپس، طرحی از مراحل بازی و نحوهی حرکت شخصیت رسم میکنید (طراحی). وقتی شروع به کدنویسی میکنید، به شخصیت دستورالعمل میدهید، مثلاً وقتی دکمهای را فشار میدهید، بپرد. بازی را آزمایش میکنید تا مطمئن شوید که شخصیت به درستی میپرد و گیر نمیکند. در نهایت، به همکلاسیهایتان اجازه میدهید بازی کنند (استقرار) و بعداً، بر اساس بازخورد آنها، مراحل یا ویژگیهای جالب بیشتری اضافه میکنید (نگهداری).
پیروی از چرخه حیات توسعه نرمافزار مزایای زیادی دارد. این امر درک فرآیند ایجاد نرمافزار را آسان میکند. در اینجا به برخی از مزایا اشاره میکنیم:
وقتی از یک نقشه پیروی میکنیم، همه چیز با دقت و توجه انجام میشود. این مانند دنبال کردن دستورالعملها برای ساخت یک مجموعه لگو است. اگر یک مرحله را از قلم بیندازید، ممکن است مدل نهایی درست به نظر نرسد. اما وقتی همه دستورالعملها را دنبال کنید، مجموعه لگو شما دقیقاً همانطور که باید، از آب در میآید.
فراتر از مراحل اصلی SDLC، چند ایده اضافی وجود دارد که درک آنها نیز مهم است.
قبل از شروع هر پروژهای، برنامهریزی و زمانبندی بسیار مهم است. این مرحله به ما میگوید که هر مرحله چه زمانی باید انجام شود. آن را مانند ایجاد یک جدول زمانی برای روزتان در مدرسه در نظر بگیرید. اگر میدانید زنگ تفریح یا ناهار چه زمانی است، میتوانید فعالیتهای سرگرمکننده خود را حول آن برنامهریزی کنید.
برنامهنویسان و مدیران پروژه در مورد مهلتهای تحویل تصمیم میگیرند. آنها مدت زمان انجام هر مرحله را یادداشت میکنند و پیشرفت کار را پیگیری میکنند. این برنامهریزی به پروژه کمک میکند تا در مسیر خود باقی بماند. به عبارت ساده، به همه میگوید چه کاری را چه زمانی انجام دهند.
پیادهسازی نرمافزار اغلب یک کار تیمی است. بسیاری از افراد با هم کار میکنند، درست مانند یک پروژه گروهی در مدرسه. هر فرد نقش ویژهای دارد. برخی افراد برنامهریزی و طراحی میکنند، در حالی که برخی دیگر کد را مینویسند و نرمافزار را آزمایش میکنند. با همکاری، آنها میتوانند یک پروژه را سریعتر و با خلاقیت بیشتر تکمیل کنند.
همکاری تیمی درسهای مهمی مانند به اشتراک گذاشتن ایدهها، کمک به دیگران و گوش دادن دقیق را به ما میآموزد. وقتی همه با هم کار میکنند، پروژه نهایی بسیار بهتر خواهد بود.
مستندسازی به معنای نوشتن نحوهی عملکرد نرمافزار است. این یادداشتها برای هر کسی که میخواهد بعداً برنامه را بفهمد یا آن را اصلاح کند، مفید است. به آن مانند ترسیم نقشه برای یک گنجیابی فکر کنید. نقشه راه را نشان میدهد و به یافتن گنجهای پنهان کمک میکند.
اسناد در پروژههای نرمافزاری شامل راهنماها، کتابچههای راهنما و دستورالعملها هستند. آنها توضیح میدهند که هر بخش از برنامه چه کاری انجام میدهد. حتی اگر فردی که پروژه را شروع کرده است، پروژه را ترک کند، فرد جدید میتواند اسناد را بخواند و همه چیز را بفهمد. مستندات خوب، نگهداری را آسانتر میکند.
تصور کنید که در حال ساخت ماکت یک مدرسه برای یک پروژه هستید. ابتدا، تصمیم میگیرید که به چه موادی مانند مقوا، قیچی و چسب نیاز دارید (جمعآوری ملزومات). سپس، نقشهای از ماکت رسم میکنید و محل قرارگیری کلاسهای درس، زمین بازی و راهروها را انتخاب میکنید (طراحی).
در مرحله بعد، قطعات را برش داده و شروع به کنار هم قرار دادن آنها میکنید (کدنویسی یا ساخت). پس از ساخت مدل، بررسی میکنید که آیا همه چیز سر جای خود قرار دارد یا خیر (آزمایش). پس از آن، مدل خود را در کلاس درس نمایش میدهید (استقرار). با گذشت زمان، اگر چیزی خراب شود یا ایده جدیدی کشف کنید، میتوانید مدل خود را تعمیر یا بهبود دهید (نگهداری).
پیادهسازی نرمافزار فقط برای برنامههای کامپیوتری روی لپتاپ شما نیست. بلکه در بسیاری از جاهای اطراف شما نیز استفاده میشود. در اینجا چند مثال آورده شده است:
هر یک از این برنامهها با یک ایده شروع میشوند. برنامهنویسان کارهایی را که برنامه باید انجام دهد جمعآوری میکنند. آنها ظاهر آن را طراحی میکنند، کد را مینویسند، بارها آن را آزمایش میکنند، برای کاربران راهاندازی میکنند و آن را بهروز نگه میدارند. این نشان میدهد که پیادهسازی نرمافزار بسیاری از جنبههای زندگی ما را تحت تأثیر قرار میدهد.
نرمافزاری که به خوبی پیادهسازی شده باشد، زندگی روزمره ما را آسانتر میکند. این نرمافزار میتواند به ما در یادگیری، کار و بازی کمک کند. به عنوان مثال، وقتی از یک قلمپد دیجیتال در مدرسه استفاده میکنید، از ابزاری استفاده میکنید که با برنامهریزی دقیق ایجاد شده است. این نرمافزار به قلمپد میگوید که چگونه نقاشیها یا نوشتههای شما را ثبت کند. وقتی یک بازی آموزشی را روی تبلت انجام میدهید، بازی طوری ساخته شده است که شما را درگیر نگه دارد و به شما در یادگیری ایدههای جدید کمک کند.
نرمافزارهای موجود در چراغهای راهنمایی به کنترل جریان خودروها کمک میکنند و امنیت همه را حفظ میکنند. حتی اسباببازیهای سرگرمکننده هم برنامههای سادهای درون خود دارند که به آنها جان میبخشد و آنها را تعاملی میکند. به یاد داشته باشید، هر بار که از یک گجت استفاده میکنید، کسی از چرخه حیات توسعه نرمافزار برای ساخت آن استفاده کرده است!
یک ایده مهم در پیادهسازی نرمافزار، تکرار است. تکرار به معنای انجام یک مرحله بارها و بارها برای بهبود آن است. گاهی اوقات، برنامهنویسان مجبورند حتی پس از اینکه فکر میکنند کارشان تمام شده است، به عقب برگردند و بخشهایی از کد را تغییر دهند.
تصور کنید که یک تصویر را ترسیم میکنید و سپس برای اصلاح آن، قسمتی را پاک میکنید. ممکن است دوباره روی آن ترسیم کنید تا آن را بهتر کنید. به طور مشابه، پس از آزمایش نرمافزار، برنامهنویسان کار را بررسی کرده و آن را بهبود میبخشند. این چرخه آزمایش و بهروزرسانی بسیار مفید است زیرا هیچ برنامه کامپیوتری بار اول بینقص نیست.
حتی اگر مراحل چرخه عمر توسعه نرمافزار را دنبال کنیم، ممکن است چالشهایی وجود داشته باشد. برای مثال، گاهی اوقات ایده ممکن است تغییر کند. تصور کنید که برای پیکنیک برنامهریزی میکنید اما ناگهان باران شروع به باریدن میکند. ممکن است به یک برنامه پشتیبان نیاز داشته باشید. در نرمافزار، الزامات ممکن است تغییر کنند یا ایدههای جدید ممکن است پس از شروع کدنویسی به ذهنتان خطور کند.
چالش دیگر میتواند زمان باشد. گاهی اوقات، تکمیل یک مرحله بیشتر از زمان برنامهریزی شده طول میکشد. درست مانند زمانی که یک پازل میسازید و برخی از قطعات گم شدهاند یا به سختی جا میگیرند، برنامهنویسان ممکن است بخشهایی از پروژه را دشوار بیابند. وقتی این چالشها رخ میدهند، تیم با هم همکاری میکنند تا بهترین راهحل را پیدا کنند.
ارتباط نیز بسیار مهم است. وقتی همه اعضای تیم صحبت میکنند و گوش میدهند، میتوانند مشکلات را سریعتر حل کنند. در زندگی روزمره ما، اگر شما و دوستانتان روی یک پروژه مدرسه با هم کار کنید و ایدههای خود را به اشتراک بگذارید، پروژه بسیار بهتر پیش میرود. همین امر در مورد پیادهسازی نرمافزار نیز صادق است.
امروز، یاد گرفتیم که پیادهسازی نرمافزار، سفر تبدیل یک ایده به یک برنامهی کاربردی است. مراحل چرخهی حیات توسعهی نرمافزار را بررسی کردیم:
ما همچنین یاد گرفتیم که برنامهریزی، کار تیمی و مستندسازی بخشهای مهمی از یک پروژه نرمافزاری موفق هستند. مثالهای دنیای واقعی، مانند سیستمهای مدیریت مدرسه، بازیهای آموزشی و برنامههای ساده، نشان میدهند که این فرآیند در همه جا مورد استفاده قرار میگیرد. ما دیدیم که هر برنامه کامپیوتری با یک طرح شروع میشود و گام به گام ساخته میشود، درست مانند کشیدن یک تصویر یا ساختن یک پازل.
این درس به ما کمک میکند تا درک کنیم که دنبال کردن مراحل واضح، کار را آسانتر میکند. مانند دستور پخت کیک، هر ماده و هر مرحله مهم است. با یادگیری در مورد پیادهسازی نرمافزار، نه تنها نحوه ساخت فناوری را درک میکنیم، بلکه یاد میگیریم که چگونه مشکلات را در زندگی روزمره خود برنامهریزی و حل کنیم.
به یاد داشته باشید، پیادهسازی نرمافزار مانند یک سفر است. هر مرحله ما را به محصول نهایی نزدیکتر میکند که میتواند به افراد در یادگیری، بازی و کار از بسیاری جهات کمک کند. وقتی بازی یا برنامه مورد علاقه خود را میبینید، میتوانید به تمام برنامهریزی، طراحی، کدنویسی، آزمایش و بهروزرسانی دقیقی که برای ساخت آن انجام شده است فکر کنید. این سفر، فناوری را هیجانانگیز و پر از امکانات میکند!
با این دانش، اکنون اصول اولیه پیادهسازی نرمافزار و چرخه حیات توسعه نرمافزار را درک میکنید. هر مرحله مهم است و هر پیشرفتی ما را به دنیای دیجیتال بهتری نزدیکتر میکند.