این درس به شما کمک میکند تا معنی منطق و تفکر انتقادی را بیاموزید. منطق روشی برای استفاده از مغزمان برای درک مسائل است. تفکر انتقادی زمانی است که ما با دقت به ایدهها نگاه میکنیم تا تصمیم بگیریم که آیا آنها درست یا منطقی هستند. در این درس، از کلمات و ایدههای ساده استفاده خواهیم کرد تا همه بتوانند آنها را درک کنند. همچنین مثالهایی از زندگی روزمره خود خواهیم دید. با خواندن این درس، یاد خواهید گرفت که چگونه به روشنی فکر کنید و چگونه در مورد آنچه میبینید و میشنوید سؤال بپرسید.
منطق مانند ابزاری است که به ما کمک میکند افکارمان را مرتب کنیم. وقتی از منطق استفاده میکنید، سعی میکنید ایدهها را طوری مرتب کنید که همه چیز منطقی به نظر برسد. تصور کنید که یک پازل دارید. هر قطعه از پازل با قطعه دیگری جفت میشود تا یک تصویر به شما نشان دهد. این شبیه به استفاده از منطق است. هر ایده یک قطعه پازل است که وقتی با ایدههای دیگر کنار هم قرار میگیرد، یک تصویر بزرگ را نشان میدهد. تفکر انتقادی زمانی است که شما این ایدهها را بررسی و کاوش میکنید. این به شما کمک میکند بپرسید: "آیا این منطقی است؟" یا "آیا این ایده درست است؟" هم منطق و هم تفکر انتقادی تفکر ما را قوی و تصمیمات ما را بهتر میکنند.
گاهی اوقات، اتفاقات زیادی ممکن است در اطراف شما رخ دهد. برخی از این اتفاقات ممکن است گیج کننده باشند. اگر از منطق استفاده کنید، میتوانید بخشهای گیج کننده را به مراحل واضحی مرتب کنید. اگر از تفکر انتقادی استفاده کنید، مطمئن میشوید که آنچه میبینید یا میشنوید خوب و صحیح است. به عنوان مثال، اگر بشنوید که دوستی در یک بازی برنده شده است، ممکن است بپرسید: "چگونه آنها برنده شدند؟" یا "از چه استراتژی استفاده کردند؟" این نشان میدهد که ذهن شما منطقی و انتقادی فکر میکند.
منطق به معنای تفکر روشن است. این فرآیند تنظیم ایدههای ما به روشی است که منطقی باشد. وقتی تصمیمی میگیرید، اغلب از منطق استفاده میکنید. به عنوان مثال، اگر ابرهای تیره را در آسمان میبینید، میتوانید فکر کنید: "وقتی ابرها تیره هستند، ممکن است باران ببارد." این یک ایده منطقی است زیرا قبلاً شاهد وقوع آن بودهاید. به عبارت دیگر، وقتی از منطق استفاده میکنید، به چیزها نگاه میکنید و آنها را به روشی که کار میکند، به هم مرتبط میکنید.
گاهی اوقات، میتوانیم ایدههایمان را مانند یک قانون ساده بنویسیم. برای مثال، میتوانیم بگوییم اگر هوا آفتابی باشد ، میتوانیم بیرون بازی کنیم. این یک قانون ساده است که علت و معلول را نشان میدهد. در مغز ما، منطق مانند تهیه یک دستور غذای کوچک است که در آن یک ایده به ایده دیگری منجر میشود.
منطق همچنین به معنای پیروی از یک نظم است. به عنوان مثال، اگر میخواهید یک برج با بلوکها بسازید، ابتدا یک پایه قوی انتخاب میکنید. سپس، بلوکها را روی هم میچینید. این ترتیب انجام کاری، منطق را نشان میدهد. بدون یک برنامه یا نظم خوب، برج ممکن است فرو بریزد. به همین ترتیب، بسیاری از ایدههای ما باید از یک نظم هوشمندانه پیروی کنند تا تفکر ما دچار سردرگمی نشود.
تفکر انتقادی عادت نگاه دقیق به ایدهها است. مثل کارآگاهی است که سوال میپرسد. وقتی چیزی میشنوید، میپرسید: «از کجا میدانم این درست است؟» یا «آیا توضیح دیگری هم میتواند وجود داشته باشد؟» تفکر انتقادی به ما کمک میکند تا در مورد آنچه باور داریم مطمئن باشیم.
زمانی را در نظر بگیرید که در مدرسه داستانی را شنیدهاید. به جای اینکه فوراً داستان را باور کنید، ممکن است از خود بپرسید: «چرا این اتفاق میافتد؟» یا «چه کسی این را گفته است؟» این نشان میدهد که شما از تفکر انتقادی استفاده میکنید. این روشی برای بررسی افکار خودتان است. وقتی در مورد چیزها سؤال میپرسید، میتوانید ببینید که آیا ایدهها به خوبی با هم جور در میآیند یا خیر.
تفکر انتقادی همچنین به معنای فریب نخوردن با ترفندها است. به عنوان مثال، گاهی اوقات در اخبار یا داستانها، ممکن است مردم چیزهایی بگویند که کاملاً درست نیستند. با تفکر دقیق، میتوانیم تصمیم بگیریم که کدام ایدهها درست هستند و کدامها نیستند. این مانند فیلتری است که به شما کمک میکند فقط ایدههای خوب و قوی را در ذهن خود نگه دارید.
منطق و تفکر انتقادی مانند بهترین دوستان عمل میکنند. وقتی از منطق استفاده میکنید، افکار خود را گام به گام مرتب میکنید. وقتی تفکر انتقادی را اضافه میکنید، بررسی میکنید که آیا هر مرحله منطقی است یا خیر. این دو با هم به شما کمک میکنند تا مشکلات را حل کنید و انتخابهای خوبی داشته باشید. وقتی روز خود را برنامهریزی میکنید، ممکن است بگویید: "اگر تکالیفم را تمام کنم، میتوانم برای بازی وقت داشته باشم." این فکر مبتنی بر منطق است. سپس فکر میکنید: "آیا بازی کردن بعد از تکالیف ایده خوبی است؟" این یک عمل تفکر انتقادی است. استفاده از هر دو، تصمیم شما را قوی و قابل اعتماد میکند.
برای مثال، تصور کنید که در کلاس درس یک بازی دارید. ابتدا، شما از قوانین (منطق) پیروی میکنید. سپس، تماشا میکنید و میبینید که آیا همه طبق قوانین بازی میکنند یا خیر. اگر کسی اینطور نیست، ممکن است بپرسید: "چرا آنها از قوانین پیروی نمیکنند؟" در اینجا، شما از ذهن انتقادی خود برای بررسی بازی استفاده میکنید. در زندگی روزمره، ما از این دو مهارت برای بررسی کار، بازی و تصمیمات خود استفاده میکنیم.
بیایید به چند مثال روزمره که نشان میدهند منطق چگونه کار میکند، نگاهی بیندازیم. ابتدا، به برنامه صبحگاهی خود فکر کنید. وقتی از خواب بیدار میشوید، مسواک میزنید، سپس صبحانه میخورید و در نهایت، به مدرسه میروید. این یک ترتیب منطقی است زیرا هر مرحله به شما کمک میکند تا برای روز آماده شوید.
مثال دیگر آب و هوا است. وقتی ابرهای تیره را میبینید، فکر میکنید: «ممکن است باران ببارد.» این یک مثال واضح از علت و معلول است. چشمان شما ابرها را میبینند و ذهن شما انتظار باران دارد. به طور مشابه، اگر دوست خود را با لبخند ببینید، ممکن است فکر کنید: «آنها خوشحال هستند».
منطق همچنین هنگام تصمیمگیری در مورد لباس پوشیدن به شما کمک میکند. برای مثال، اگر بیرون هوا سرد باشد، یک ژاکت گرم میپوشید. اگر هوا گرم باشد، لباسهای سبک میپوشید. این تصمیم بر اساس استفاده از سرنخهای منطقی از آب و هوا است. این اقدامات ساده نشان میدهد که منطق بخشی از هر بخش از روز ماست.
تفکر انتقادی در زندگی روزمره نیز کاربرد دارد. وقتی کسی داستان جدیدی برای شما تعریف میکند، ممکن است بپرسید: «آیا این درست است؟» یا «چه چیزی آن را درست میکند؟» برای مثال، اگر همکلاسیتان بگوید که یک پرنده جادویی دیده است، ممکن است از خود بپرسید که آیا واقعاً یک پرنده جادویی بوده یا فقط یک پرنده رنگارنگ. این همان تفکر انتقادی در عمل است.
مثال دیگر هنگام تماشای یک کارتون است. ممکن است بپرسید: «چرا این شخصیت اینگونه رفتار میکند؟» یا «چه درسی تدریس میشود؟» این سؤالات به شما کمک میکنند داستان را عمیقتر درک کنید. تفکر انتقادی همچنین زمانی مفید است که نیاز به انتخاب بین اسباببازیها یا بازیهای مختلف دارید. میتوانید بپرسید: «کدام اسباببازی سرگرمکنندهتر و ایمنتر است؟»
وقتی با خانوادهتان هستید، گفتگو در مورد اینکه برای شام چه بخورید نیز میتواند از تفکر انتقادی استفاده کند. میتوانید در نظر بگیرید که «چه غذایی سالم است؟» یا «چه غذایی را دوست دارم؟» با فکر کردن به این سؤالات، یاد میگیرید که انتخابهایی داشته باشید که برای شما بهترین هستند. تفکر انتقادی به شما کمک میکند قبل از تصمیمگیری، گزینههای خود را بررسی کنید.
روشهای مختلفی برای یادگیری تفکر منطقی وجود دارد. یک راه این است که سوالات زیادی بپرسید. هر بار که چیز جدیدی میبینید، سعی کنید بپرسید که چرا این اتفاق میافتد یا چگونه کار میکند. راه دیگر این است که ایدههای خود را مرتب کنید. به عنوان مثال، میتوانید میوههای مورد علاقه خود را فهرست کنید و سپس آنها را بر اساس رنگ یا طعم گروهبندی کنید. این گروهبندی به ذهن شما کمک میکند تا ایدهها را بهتر درک کند و ارتباط بین آنها را ببیند.
همچنین میتوانید با دوستانتان بازیهای سادهای انجام دهید که شما را به استفاده از منطق وادار کند. برای مثال، اگر با بلوکها برجی میسازید، میتوانید بپرسید: «بعد از آن کدام قطعه باید باشد؟» اگر برج فرو بریزد، یاد میگیرید که دفعه بعد ممکن است به یک برنامه بهتر نیاز داشته باشید. هر بازی یا فعالیتی میتواند فرصتی برای استفاده از منطق و دیدن نتایج تفکر شما باشد.
وقتی داستانی را میخوانید، توجه کنید که داستان چگونه از یک ایده به ایده بعدی میرود. از خود بپرسید که آیا وقایع منطقی هستند یا خیر. اگر داستان بدون دلیل مشخصی از موضوع اصلی منحرف میشود، ممکن است منطقی نباشد. با مقایسه بخشهای مختلف داستان، شما تمرین میکنید که از منطق استفاده کنید و ببینید که چگونه وقایع به هم مرتبط هستند.
شما میتوانید با پرسیدن مداوم سوال در مورد آنچه میشنوید و میبینید، تفکر انتقادی را در خود پرورش دهید. وقتی واقعیت یا داستانی به شما گفته میشود، لحظهای مکث کنید و فکر کنید: «آیا این را خوب میفهمم؟» یا «آیا راه دیگری برای دیدن چیزها وجود دارد؟» کنجکاوی شما جرقهای است که به شما کمک میکند تا انتقادی فکر کنید.
راه دیگر برای تمرین، گوش دادن به نظرات مختلف است. گاهی اوقات، دوستان یا خانواده شما ممکن است مسائل را کمی متفاوت از شما ببینند. با گوش دادن و پرسیدن «چرا اینطور فکر میکنی؟» یاد میگیرید که جنبههای مختلف یک ایده را ببینید. این به شما کمک میکند تا تصمیم بگیرید که چه چیزی به نظر شما بهترین است.
همچنین مفید است که زمانی را برای تأمل در مورد ایدههای خودتان اختصاص دهید. بعد از اینکه یک پروژه مدرسه یا یک بازی را تمام کردید، به این فکر کنید که چه چیزی مؤثر بوده و چه چیزی مؤثر نبوده است. از خود بپرسید: «دفعه بعد چه کاری را میتوانم بهتر انجام دهم؟» این نوع خودپرسی ذهن شما را تیزتر و افکارتان را شفافتر میکند.
در مدرسه، منطق و تفکر انتقادی بسیار مهم هستند. وقتی یک معما را حل میکنید یا به یک مسئله ریاضی پاسخ میدهید، گام به گام از منطق استفاده میکنید. برای مثال، اگر معادله \(\textrm{۱ + ۱ = ۲}\) ببینید، میدانید که اولین قدم جمع کردن اعداد است و پاسخ نهایی باید معنادار باشد. حتی اگر از معادلات ریاضی استفاده نمیکنید، مرتب کردن ایدههایتان به روشی واضح، نشانه منطق قوی است.
در کلاسهای خواندن و نوشتن، میتوانید از منطق برای سازماندهی افکار خود استفاده کنید. وقتی داستانی مینویسید، تصمیم میگیرید که چه اتفاقی اول، بعد و آخر میافتد. این ترتیب به خوانندگان شما کمک میکند تا داستان را درک کنند. وقتی به صحبت کسی گوش میدهید، میتوانید از تفکر انتقادی برای پرسیدن این سوال استفاده کنید: «نکته اصلی چیست؟» یا «آیا این اطلاعات با آنچه از قبل میدانم مطابقت دارد؟»
در طول بحثهای گروهی، به ایدههای همه گوش دهید و سپس در مورد چگونگی تناسب آنها با یکدیگر فکر کنید. این کار مکالمه را قویتر میکند و به شما میآموزد که هم از منطق و هم از تفکر انتقادی استفاده کنید. معلم و دوستانتان از دیدن اینکه شما به روشنی فکر میکنید و سوالات هوشمندانه میپرسید، خوشحال خواهند شد.
ما هر روز خارج از مدرسه نیز از منطق و تفکر انتقادی استفاده میکنیم. وقتی در خانه هستید، ممکن است لازم باشد تصمیم بگیرید که با وقت آزاد خود چه کار کنید. برای مثال، ممکن است فکر کنید: «اگر اول کارهایم را انجام دهم، میتوانم بعداً برنامه مورد علاقهام را تماشا کنم.» این طرح هم منطق و هم تفکر دقیق در مورد نحوه استفاده عاقلانه از زمان را نشان میدهد.
وقتی به پارک میروید، ممکن است بر اساس میزان گرمای هوا یا شلوغی پارک، تصمیم بگیرید که از کدام تجهیزات زمین بازی استفاده کنید. در اینجا، شما از منطق برای تصمیمگیری و از تفکر انتقادی برای بررسی اینکه آیا انتخاب ایمن و سرگرمکننده است یا خیر، استفاده میکنید. اگر کسی را در دردسر ببینید، ممکن است منطقی در مورد بهترین راه برای کمک به او فکر کنید. در عین حال، از تفکر انتقادی برای تصمیمگیری در مورد اینکه آیا تماس با یک بزرگسال بهترین گزینه است یا خیر، استفاده میکنید. چنین تصمیماتی بخشی از زندگی روزمره هستند.
در خانه، وقتی خانوادهتان برای یک وعده غذایی برنامهریزی میکنند، ممکن است یخچال را برای پیدا کردن غذا بررسی کنند و تصمیم بگیرند چه چیزی بپزند. آنها از منطق استفاده میکنند تا ببینند چه موادی را میتوان برای تهیه یک وعده غذایی خوشمزه ترکیب کرد. آنها همچنین با پرسیدن سوالاتی مانند «چه غذایی برای ما سالم است؟» از تفکر انتقادی استفاده میکنند. به این ترتیب، استفاده دقیق از منطق و تفکر به همه کمک میکند تا یک وعده غذایی خوب داشته باشند.
منطق یک ایده قدیمی است که بسیاری از فیلسوفان مدتهاست درباره آن صحبت کردهاند. فیلسوف کسی است که عمیقاً در مورد سوالات بزرگ فکر میکند. وقتی فیلسوفان منطق را مطالعه میکنند، سعی میکنند بفهمند ذهن ما چگونه کار میکند. آنها به ما کمک میکنند یاد بگیریم که همه ایدهها، چه کوچک و چه بزرگ، باید به درستی به هم مرتبط شوند تا معنادار باشند. این روش تفکر فقط برای بزرگسالان نیست؛ حتی متفکران جوان نیز میتوانند از این ایدهها در زندگی روزمره استفاده کنند.
فلسفه همچنین به ما میآموزد که هر ایدهای شایسته بررسی دقیقتری است. وقتی سوالاتی مانند «چرا ما کارها را به این روش انجام میدهیم؟» یا «بهترین تصمیم چیست؟» میپرسید، کاری را انجام میدهید که فیلسوفان انجام میدهند. افکار و سوالات شما ارزشمند هستند. آنها به شما و دیگران کمک میکنند تا باهوشتر، مهربانتر و خلاقتر شوند.
بسیاری از فیلسوفان مشهور درباره منطق و تفکر دقیق صحبت کردهاند. آنها آموزش دادهاند که با استفاده از منطق میتوانیم بسیاری از معماهای زندگی را حل کنیم. امروزه، بسیاری از مردم از این ایدهها برای حل مشکلات در مدرسه، خانه و دنیای اطراف خود استفاده میکنند. با یادگیری و تمرین منطق و تفکر انتقادی، شما به صف طولانی از ذهنهای کنجکاو میپیوندید که برای درک بهتر زندگی تلاش میکنند.
اگرچه این درس شامل فعالیتهای تمرینی نیست، اما مهم است که ببینید چگونه اقدامات ساده میتوانند به شما در استفاده از منطق و تفکر انتقادی کمک کنند. وقتی به چیدن میز کمک میکنید، تصمیم میگیرید که بشقابها، فنجانها و قاشقها را کجا قرار دهید. شما به بهترین روش برای انجام این کار فکر میکنید تا همه بتوانند راحت بنشینند و خوب غذا بخورند. این یک استفاده کوچک اما واضح از منطق است.
وقتی در کلاس به دستورالعملها گوش میدهید، از منطق برای دنبال کردن گام به گام آنها استفاده میکنید. اگر معلمتان میگوید: «اول، با دقت گوش دهید. بعد، یک سوال بپرسید.» شما میفهمید که باید هر بار یک کار را انجام دهید. حتی وقتی انتخاب میکنید کدام کتاب را بخوانید یا کدام بازی را انجام دهید، با بررسی آنچه در مورد آنها میدانید و اینکه چه چیزی ممکن است بهترین انتخاب باشد، تصمیم میگیرید.
وقتی یک اسباببازی جدید میگیرید، ممکن است بپرسید: «این اسباببازی چطور کار میکند؟» برای فهمیدن آن، به قطعات نگاه میکنید و سعی میکنید بفهمید که چگونه با هم جور میشوند. این یک روش طبیعی برای استفاده از منطق است. شما بررسی میکنید که هر قطعه از اسباببازی چگونه با سایر قطعات کار میکند. در عین حال، ممکن است فکر کنید: «آیا این اسباببازی برای من بیخطر است؟» این سوال تفکر انتقادی شما را نشان میدهد. شما نه تنها اسباببازی را میپذیرید، بلکه بررسی میکنید که آیا برای شما خوب است یا خیر.
یادگیری استفاده از منطق و تفکر انتقادی مزایای خوب زیادی دارد. اول، به شما در حل مشکلات کمک میکند. وقتی یک مشکل را به قطعات کوچک تقسیم میکنید و بررسی میکنید که آیا هر قطعه منطقی است یا خیر، میتوانید سریعتر به پاسخ برسید. دوم، این مهارتها به شما کمک میکنند تصمیمات هوشمندانهای بگیرید، مانند انتخاب اینکه در فعالیتهای سرگرمکننده چه کاری انجام دهید یا تصمیمگیری در مورد نحوه به اشتراک گذاشتن با دیگران.
سوم، استفاده از منطق و تفکر انتقادی به شما کمک میکند تا با دیگران صحبت کنید. وقتی گوش میدهید و سوال میپرسید، دوستانتان احساس میکنند که حرفهایشان شنیده میشود و به آنها احترام گذاشته میشود. میتوانید ایدههایتان را به وضوح توضیح دهید زیرا آنها را به صورت منطقی مرتب کردهاید. چهارم، این مهارتها کار در مدرسه را آسانتر میکنند. چه در حال انجام ریاضی باشید، چه در حال خواندن داستان یا نوشتن، ایدههای واضح و منظم به شما کمک میکنند تا بیشتر یاد بگیرید.
در نهایت، منطق و تفکر انتقادی شما را به یک متفکر دقیق تبدیل میکند. یاد میگیرید که کار خود را بررسی کنید و از خود بپرسید: «آیا این بهترین راه برای انجام آن است؟» این عادت نه تنها در مدرسه، بلکه در بزرگسالی نیز به شما کمک میکند. شما از این مهارتها در تصمیمگیری در خانه، جامعه و حتی هنگام کار استفاده خواهید کرد. آنها به شما کمک میکنند تا در هر بخش از زندگی خود، یک حلکننده مشکل باهوش و مهربان باشید.
بیایید به چند مثال دیگر از نحوه عملکرد منطق و تفکر انتقادی در دنیای واقعی نگاهی بیندازیم. تصور کنید خانواده شما در حال برنامهریزی برای تعطیلات هستند. آنها ممکن است مکانهایی را برای بازدید فهرست کنند و سپس بررسی کنند که کدام مکان فعالیتهای سرگرمکنندهای برای همه دارد. آنها سؤالاتی مانند «کدام مکان امن است؟» یا «کدام مکان در محدوده بودجه ما است؟» میپرسند. با فکر کردن به این سؤالات، خانواده شما از منطق و تفکر انتقادی برای انتخاب بهترین مکان برای تعطیلات استفاده میکنند.
در یک فروشگاه، وقتی انواع مختلف تنقلات را میبینید، ممکن است با فکر کردن به طعم و فواید آن برای سلامتی، یک میان وعده را انتخاب کنید. اگر یک میان وعده بسیار شیرین باشد، اگر میخواهید سالم بمانید، ممکن است از آن صرف نظر کنید. به این ترتیب، حتی انتخاب یک میان وعده میتواند هم از منطق و هم از تفکر انتقادی استفاده کند. شما به حقایق نگاه میکنید، انتخابها را مقایسه میکنید و سپس تصمیم میگیرید کدام یک برای شما بهترین است.
وقتی یک برنامه علمی را از تلویزیون تماشا میکنید، مجریان مطالب را گام به گام توضیح میدهند. آنها از منطق برای نشان دادن چگونگی منجر شدن یک ایده به ایده دیگر استفاده میکنند. هنگام گوش دادن، ممکن است بپرسید: «این چگونه کار میکند؟» یا «چرا این مهم است؟» این لحظات به شما کمک میکنند تا ایدههای ذهن خود را درست مانند قطعات یک پازل به هم متصل کنید.
یک راه ساده برای درک منطق، مقایسه کردن است. برای مثال، میتوانید درست کردن یک ساندویچ را با سازماندهی یک ایده مقایسه کنید. وقتی ساندویچ درست میکنید، به نان، مواد داخل آن و یک تکه نان دیگر برای تکمیل آن نیاز دارید. اگر مواد را به ترتیب بچینید، ساندویچ طعم خوبی خواهد داشت. اگر مواد را بدون ترتیب مخلوط کنید، ممکن است ساندویچ خوشمزه نباشد. به همین ترتیب، مغز شما زمانی بهترین عملکرد را دارد که ایدهها با استفاده از منطق به ترتیب درست قرار گیرند.
مقایسه دیگر با قطار است. هر قطعه اطلاعات را به عنوان یک واگن قطار تصور کنید. قطار زمانی بهترین حرکت را دارد که واگنها به ترتیب صحیح به هم متصل باشند. اگر یک واگن در جای خود نباشد، قطار به راحتی حرکت نمیکند. به همین دلیل است که استفاده از منطق مهم است. این به شما کمک میکند تا ببینید که چگونه هر فکر با فکر دیگر مرتبط است، بنابراین میتوانید با خیال راحت از یک ایده به ایده بعدی سفر کنید.
تفکر انتقادی مانند هدایتکنندهی قطار است. هدایتکننده بررسی میکند که آیا هر واگن به درستی متصل شده است یا خیر و میپرسد: «آیا هر واگن اطلاعات صحیح را حمل میکند؟» این بررسی تضمین میکند که قطار فکر به راحتی حرکت میکند. این مقایسهها به ما کمک میکنند تا به یاد بیاوریم که چگونه منطق و تفکر انتقادی در زندگی روزمره ما با هم کار میکنند.
حتی اگر جوان هستید، میتوانید منطق و تفکر انتقادی را به روشهای سرگرمکنندهی زیادی تمرین کنید. برای مثال، وقتی به یک داستان گوش میدهید یا یک کارتون تماشا میکنید، میتوانید از خودتان در مورد شخصیتها و رویدادها سوال بپرسید. به این فکر کنید که چرا شخصیتها انتخابهای خاصی کردهاند و اگر انتخاب دیگری میکردند، چه اتفاقی ممکن بود متفاوت بیفتد.
همچنین میتوانید سعی کنید مسائل را برای دوستان یا خانوادهتان توضیح دهید. وقتی توضیح میدهید که چگونه به پاسخ یک معمای ساده رسیدهاید، از مراحل منطقی استفاده میکنید. گوش دادن دقیق و پرسیدن سوال در مورد حرفهای دیگران نشان میدهد که شما تفکر انتقادی دارید.
به یاد داشته باشید، هر بار که میپرسید «چرا؟» یا «چگونه؟» از ذهن خود به شیوهای هوشمندانه استفاده میکنید. این سؤالات میتوانند شما را به درک بیشتر راهنمایی کنند و به شما در حل معماها و مشکلات در مدرسه و خانه کمک کنند.
امروز یاد گرفتیم که منطق به معنای استفاده از مراحل واضح برای کنار هم قرار دادن ایدهها است، دقیقاً مانند اتصال قطعات پازل یا مرتب کردن واگنهای قطار. همچنین یاد گرفتیم که تفکر انتقادی عادت پرسیدن سوال در مورد ایدهها است تا ببینیم آیا آنها درست یا منطقی هستند یا خیر. هر دو مهارت به عنوان بهترین دوستان در زندگی روزمره ما با هم کار میکنند.
ما نمونههایی از کارهای روزمرهمان را دیدیم. چه تصمیم گیری در مورد لباس پوشیدن بر اساس آب و هوا باشد و چه انتخاب میان وعده مناسب، منطق و تفکر انتقادی به ما کمک میکند تا انتخابهای هوشمندانهای داشته باشیم. حتی در مدرسه، این مهارتها هنگام حل معما، خواندن داستان یا پیروی از دستورالعملهای معلمان بسیار مفید هستند. شما یاد گرفتید که استفاده از منطق به معنای تفکر گام به گام است و استفاده از تفکر انتقادی به معنای بررسی و زیر سوال بردن ایدهها است.
با تمرین روزانهی این مهارتها، شما به یک حلکنندهی بهتر مسائل و یک متفکر روشنفکر تبدیل میشوید. یاد میگیرید که با دقت گوش دهید، سوالات خوبی بپرسید و دنیای اطراف خود را عمیقتر درک کنید. این روش تفکر با شما رشد میکند و در هر بخش از زندگیتان، از پروژههای مدرسه گرفته تا تصمیمات خانوادگی و پیدا کردن دوستان جدید، به شما کمک خواهد کرد.
خلاصه اینکه، به یاد داشته باشید که از منطق برای سازماندهی ایدههایتان و از تفکر انتقادی برای پرسیدن سوال استفاده کنید. هر دو مهارت برای رشد ذهن و تصمیمگیریهای خوب مهم هستند.