Google Play badge

نظریه های حقیقت


این درس درباره حقیقت است. ما یاد خواهیم گرفت که حقیقت به چه معناست و مردم چگونه در مورد حقیقت فکر می‌کنند. ما ایده‌هایی را از حوزه‌ای به نام معرفت‌شناسی بررسی می‌کنیم. معرفت‌شناسی به معنای یادگیری چگونگی شناخت چیزها است. در این درس، از زبان ساده و مثال‌های آسان از زندگی روزمره استفاده خواهیم کرد.

حقیقت چیست؟

حقیقت چیزی است که واقعی و درست است. وقتی چیزی حقیقت دارد، با آنچه واقعاً وجود دارد مطابقت دارد. به عنوان مثال، وقتی یک سیب قرمز روی میز می‌بینید، قرمز بودن سیب درست است زیرا چشمان شما می‌تواند آن را ببیند. حقیقت یعنی واقعیت‌ها. مانند نگاه کردن به آینه‌ای است که دنیای واقعی را به شما نشان می‌دهد.

معرفت‌شناسی و چگونگی شناخت ما از چیزها

معرفت‌شناسی کلمه‌ی بزرگی است که به معنای مطالعه‌ی دانش است. این علم سوالاتی مانند «چگونه می‌دانیم چیزی درست است؟» و «چه چیزی یک واقعیت را واقعی می‌کند؟» می‌پرسد. وقتی یاد می‌گیرید این سوالات را بپرسید، در درک جهان بهتر می‌شوید. به عنوان مثال، اگر ابرهای بارانی ببینید، می‌دانید که ممکن است به زودی باران ببارد. شما از آنچه می‌بینید برای تعیین واقعیت استفاده می‌کنید. این یکی از راه‌های یافتن حقیقت است.

نظریه مطابقت حقیقت

نظریه تطابق یکی از راه‌های تفکر در مورد حقیقت است. این نظریه می‌گوید که یک جمله در صورتی درست است که با واقعیت‌های دنیای واقعی مطابقت داشته باشد. تصور کنید که می‌گویید: «توپ آبی روی زمین است.» اگر نگاه کنید و ببینید که توپ آبی واقعاً روی زمین است، جمله شما درست است. این جمله با واقعیتی که مشاهده می‌کنید مطابقت دارد. این ایده مانند یک بازی تطبیق است. وقتی کلمات با جهان مطابقت داشته باشند، جمله درست است. به عنوان مثال، اگر بگویید: «آسمان آبی است» و آسمان آبی را ببینید، جمله شما به خوبی با واقعیت مطابقت دارد.

نظریه انسجام حقیقت

نظریه انسجام به ما می‌گوید که یک گزاره در صورتی درست است که با باورهای دیگری که از قبل می‌دانیم، به خوبی مطابقت داشته باشد. آن را مانند قرار دادن قطعات در یک پازل در نظر بگیرید. هر قطعه پازل باید به قطعات دیگر بپیوندد تا یک تصویر تشکیل دهد. اگر یاد بگیرید که دوستتان سیب دوست دارد و سپس بشنوید که دوستتان سیب خورده است، این ایده با آنچه از قبل می‌دانید، مطابقت دارد. این باعث می‌شود که باور درست به نظر برسد. وقتی همه بخش‌ها یا باورها به خوبی با هم هماهنگ باشند، به شما کمک می‌کنند حقیقت واضح در مورد یک موقعیت را ببینید.

نظریه عمل‌گرایانه حقیقت

نظریه عمل‌گرایانه حقیقت درباره چیزی است که در زندگی شما مؤثر است. این نظریه می‌گوید که یک گزاره اگر مفید باشد یا به حل مشکلات کمک کند، صادق است. به عنوان مثال، اگر یک قایق کاغذی بسازید و روی آب شناور شود، ایده «این قایق می‌تواند حرکت کند» عملاً صادق است زیرا در زندگی واقعی مؤثر است. وقتی از حقیقت برای انجام کارهایی مانند حل یک معما یا حل یک مشکل استفاده می‌کنید، از دیدگاه عمل‌گرایانه استفاده می‌کنید. این نظریه به ما می‌گوید که حقیقت نه تنها در مورد تطبیق واقعیت‌ها، بلکه در مورد معنا بخشیدن به زندگی روزمره ما نیز هست.

نظریه حقیقتِ ضدتورمی

نظریه انقباضی یا حداقلی حقیقت ساده است. این نظریه می‌گوید که کلمه «درست» معنای اضافی به یک گزاره اضافه نمی‌کند. اگر بگویید «درست است که گل روشن است»، شما به سادگی می‌گویید «گل روشن است». این ایده به ما می‌گوید که حقیقت یک راه اساسی برای موافقت با یک گزاره است. نیازی به توضیح طولانی ندارد. وقتی از کلمه «درست» استفاده می‌کنید، فقط چیزی را که از قبل می‌بینید یا می‌دانید، تأیید می‌کنید.

نظریه اجماع در مورد حقیقت

ایده دیگر، نظریه اجماع است. این نظریه می‌گوید چیزی درست است اگر افراد زیادی روی آن توافق داشته باشند. برای مثال، اگر تقریباً همه در کلاس شما بگویند که زنگ تفریح ​​بهترین بخش روز است، پس این حرف توسط بسیاری از افراد درست تلقی می‌شود. با این حال، حتی اگر بسیاری از افراد موافق باشند، خوب است که تجربه خودتان را بررسی کنید. گاهی اوقات افراد زیادی می‌توانند روی چیزی توافق کنند که ممکن است با واقعیت‌ها مطابقت نداشته باشد. این نظریه به ما نشان می‌دهد که حقیقت می‌تواند از ترکیبی از تجربه شخصی و آنچه بسیاری از افراد به اشتراک می‌گذارند، ناشی شود.

گفتن حقیقت در زندگی روزمره

مثال‌های روزمره می‌توانند به ما در درک حقیقت کمک کنند. به این فکر کنید که وقتی می‌گویید «من تکالیفم را انجام دادم» این جمله در صورتی درست است که واقعاً تکالیفتان را انجام داده باشید. معلم شما می‌تواند کار شما را بررسی کند. وقتی می‌بینید دوستی میان وعده‌اش را با شما به اشتراک گذاشته است و می‌دانید که واقعاً آن را به اشتراک گذاشته است، این حقیقتی است که همه می‌توانند ببینند. گفتن حقیقت به ما کمک می‌کند تا به یکدیگر اعتماد کنیم و زندگی روزمره را آسان‌تر می‌کند. وقتی حقیقت را یاد می‌گیریم، می‌دانیم که چگونه با دوستانمان رفتار کنیم، به اشتراک بگذاریم و از آن لذت ببریم.

حقیقت در داستان‌ها و افسانه‌ها

داستان‌ها و افسانه‌ها همچنین می‌توانند در مورد حقیقت به ما بیاموزند. در یک داستان، ممکن است در مورد یک شوالیه شجاع بشنوید که مردم را نجات می‌دهد. وقتی داستان می‌گوید: «شوالیه به روستاییان کمک کرد»، این بخش از داستان به عنوان بخشی واقعی از نقش شخصیت در نظر گرفته می‌شود. حتی اگر این یک دنیای خیالی باشد، ایده حقیقت به ما کمک می‌کند تا درس‌هایی در مورد شجاعت و مهربانی را درک کنیم. درست مانند زندگی ما، داستان‌ها از حقیقت برای به اشتراک گذاشتن ارزش‌های مهم استفاده می‌کنند.

بررسی باورها و بررسی حقایق

گاهی اوقات، مردم چیزهای مختلفی را باور می‌کنند. همه ایده‌ها کاملاً درست نیستند. به عنوان مثال، ممکن است کسی بگوید: «همه پرندگان می‌توانند پرواز کنند.» وقتی یک پنگوئن می‌بینید، متوجه می‌شوید که همه پرندگان پرواز نمی‌کنند. این به شما کمک می‌کند تا یاد بگیرید که باید آنچه را که می‌شنوید و می‌بینید بررسی کنید. پرسیدن «از کجا می‌دانم؟» هنگام بررسی یک باور مهم است. شما آنچه را که کسی می‌گوید با تجربه خود و واقعیت‌هایی که در اطراف خود می‌بینید مقایسه می‌کنید. این یک روش سرگرم‌کننده برای یادگیری و دقت در مورد آنچه که باور داریم است.

یادگیری پرسیدن سوالات خوب

پرسیدن سوال به شما کمک می‌کند حقیقت را پیدا کنید. وقتی می‌پرسید «آیا این درست است؟» یا «از کجا بدانم که این درست است؟» از مغز خود برای بررسی حقایق استفاده می‌کنید. تصور کنید که در حال انجام یک بازی هستید و می‌پرسید «آیا این قانون برای همه صادق است؟» وقتی سوالات هوشمندانه می‌پرسید، بیشتر در مورد نحوه عملکرد واقعی چیزها یاد می‌گیرید. این عادت پرسیدن، شما را به یک یادگیرنده دقیق و متفکر تبدیل می‌کند. هر بار که سوالی می‌پرسید، به دنبال سرنخ‌ها و شواهد می‌گردید، درست مانند کارآگاهی که به دنبال سرنخ می‌گردد.

علم و جستجوی حقیقت

در علم، یافتن حقیقت بسیار مهم است. دانشمندان آزمایش‌ها و تجربه‌هایی انجام می‌دهند تا ببینند آیا ایده‌هایشان با واقعیت مطابقت دارد یا خیر. وقتی در مدرسه یک آزمایش ساده انجام می‌دهید، مانند ترکیب رنگ‌ها برای دیدن رنگ جدید، در واقع حقیقت آنچه اتفاق می‌افتد را بررسی می‌کنید. کار دانشمندان شبیه به نظریه تطابق است: آنها بررسی می‌کنند که آیا ایده‌هایشان با دنیای واقعی مطابقت دارد یا خیر. علم به ما می‌آموزد که حقیقت از مشاهده دقیق و آزمایش مکرر چیزها حاصل می‌شود. هر مشاهده و آزمایش، قطعه‌ای از پازل را به آنچه ما در مورد طبیعت می‌دانیم، اضافه می‌کند.

کاربردهای نظریه‌های حقیقت در دنیای واقعی

ما هر روز از ایده‌های حقیقت استفاده می‌کنیم. وقتی به ساعت نگاه می‌کنید، می‌دانید که زمان درست است زیرا ساعت آنچه را که اتفاق می‌افتد نشان می‌دهد. وقتی از خیابان عبور می‌کنید، به چراغ‌های راهنمایی اعتماد می‌کنید. این اقدامات روزمره از ایده‌هایی مشابه نظریه‌های فلسفی حقیقت استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، نظریه تطابق زمانی استفاده می‌شود که می‌بینید صفحه کامپیوتر آب و هوا را نشان می‌دهد و برای موافقت به بیرون نگاه می‌کنید. نظریه عمل‌گرا زمانی در کار است که یک قانون به شما کمک می‌کند در حین بازی ایمن باشید. به این ترتیب، ایده‌های حقیقت به ما کمک می‌کنند محیط اطراف خود را درک کنیم و تصمیمات خوبی بگیریم.

دروغ گفتن و درس گرفتن از اشتباهات

گاهی اوقات، مردم چیزهایی می‌گویند که حقیقت ندارند. به این‌ها دروغ می‌گویند. اگر دوستی به شما بگوید: «من یک کلوچه‌ی غول‌پیکر دارم»، اما شما فقط یک کلوچه‌ی کوچک می‌بینید، پس این گفته با واقعیت‌ها مطابقت ندارد. یادگیری تشخیص تفاوت بین حقیقت و دروغ مهم است. وقتی دروغی گفته می‌شود، با آنچه می‌بینیم یا می‌دانیم مطابقت ندارد. با بررسی حقایق و جزئیات، می‌توانید تصمیم بگیرید که آیا چیزی درست است یا فقط یک اشتباه است. این مانند چیدن قطعات یک پازل است. با مقایسه‌ی آنچه گفته می‌شود با آنچه تجربه می‌کنید، در مورد صداقت و اعتماد بیشتر یاد می‌گیرید.

ساختن بنیانی قوی با حقیقت

حقیقت، پایه و اساس بسیاری از چیزها در زندگی است. وقتی حقیقت را یاد می‌گیرید، پایه محکمی برای ایده‌ها و اعمال خود می‌سازید. در مدرسه، یادگیری حقایق واقعی به شما کمک می‌کند تا موضوع را بهتر درک کنید. در خانواده و با دوستان، گفتن حقیقت باعث ایجاد اعتماد می‌شود. اعتماد برای روابط شاد و سالم مهم است. چه از کتاب، چه از معلم یا والدین خود یاد بگیرید، حقیقت چیزی است که یادگیری را محکم و قابل اعتماد می‌کند.

بررسی نظریه‌های اصلی حقیقت

بیایید ایده‌هایی را که یاد گرفتیم مرور کنیم:

هر یک از این نظریه‌ها به ما کمک می‌کنند تا حقیقت را به شیوه‌ای متفاوت درک کنیم. آن‌ها مانند ابزارهای مختلف در یک جعبه ابزار هستند که می‌توانیم هر روز برای یافتن حقیقت از آن‌ها استفاده کنیم.

مثال‌های روزمره برای درک نظریه‌ها

بیایید چند مثال ساده و سرگرم‌کننده را در نظر بگیریم:

این مثال‌ها نشان می‌دهند که حقیقت نه تنها در واقعیت‌ها، بلکه در نحوه‌ی کارکرد ایده‌ها در زندگی روزمره‌ی ما نیز وجود دارد. هر بار که چیزی می‌بینید یا انجام می‌دهید، از این آزمون‌های ساده برای تشخیص درستی آن استفاده کنید.

چگونه از دانش حقیقت خود در زندگی واقعی استفاده کنیم

دانستن حقیقت می‌تواند از بسیاری جهات به شما کمک کند. در مدرسه، موضوعات بیشتری یاد می‌گیرید و باید بررسی کنید که آیا اطلاعات شما صحیح است یا خیر. در خانه، وقتی کسی داستانی را برای شما تعریف می‌کند، ممکن است بپرسید: «آیا این درست است؟». هنگام بازی با دوستان، با دانستن اینکه چه کسی صادق است، اعتماد را یاد می‌گیرید. حتی وقتی بزرگتر می‌شوید، درک حقیقت به شما کمک می‌کند تا تصمیمات خوبی بگیرید. همیشه به یاد داشته باشید که حقایق را بررسی کنید، سؤال بپرسید و از تجربیات واقعی درس بگیرید.

چرا باید برای حقیقت ارزش قائل شویم؟

ارزش قائل شدن برای حقیقت به معنای اهمیت دادن به آنچه واقعی و آنچه درست است، می‌باشد. وقتی برای حقیقت ارزش قائل می‌شوید، انتخاب‌هایی می‌کنید که به شما در یادگیری و رشد کمک می‌کنند. صادق بودن با خود و دیگران، دوستی‌های شما را قوی‌تر می‌کند. حقیقت به شما کمک می‌کند تا در خانه و مدرسه اعتماد ایجاد کنید. مانند داشتن یک پل محکم است که ایده‌های شما را با واقعیت‌هایی که هر روز می‌بینید، متصل می‌کند. نزدیک نگه داشتن حقیقت به قلبتان، شما را در مطالعات و بازی‌هایتان راهنمایی خواهد کرد.

خلاصه نکات کلیدی

حقیقت یعنی چیزی واقعی و درست است. چیزی است که می‌توانید در دنیای واقعی ببینید، بشنوید و احساس کنید.

معرفت‌شناسی مطالعه‌ی چگونگی شناخت ما از چیزها است. این به ما کمک می‌کند تا دریابیم که آیا چیزی واقعاً درست است یا خیر.

نظریه تطابق بررسی می‌کند که آیا یک گزاره با واقعیت‌ها مطابقت دارد یا خیر. برای مثال، اگر بگویید «توپ قرمز است» و توپ قرمز باشد، آنگاه این گزاره درست است.

نظریه انسجام نشان می‌دهد که یک گزاره زمانی درست است که با ایده‌های دیگر به خوبی مطابقت داشته باشد. این مانند کنار هم قرار دادن قطعات یک پازل است.

نظریه عمل‌گرایی به ما می‌گوید اگر چیزی در زندگی واقعی کار کند، می‌توان آن را درست دانست زیرا به ما در حل مشکلات کمک می‌کند.

نظریه تورم‌زدایی به ما یادآوری می‌کند که گفتن اینکه چیزی درست است، فقط یک راه ساده برای تأیید یک واقعیت است.

نظریه اجماع توضیح می‌دهد که توافق بسیاری از افراد بر سر چیزی می‌تواند نشانه‌ای از حقیقت باشد، اما همچنان مهم است که خودتان حقایق را بررسی کنید.

هر نظریه به ما کمک می‌کند تا حقیقت را از زاویه‌ای متفاوت ببینیم. در زندگی روزمره‌مان، چه در خانه باشیم، چه در مدرسه یا در حال بازی با دوستان، از این ایده‌ها استفاده می‌کنیم. بررسی حقایق، پرسیدن سوال و تطبیق آنچه می‌دانیم با آنچه می‌بینیم، همگی راه‌هایی برای یافتن حقیقت هستند.

به یاد داشته باشید، حقیقت مانند یک دوست قابل اعتماد است. به شما کمک می‌کند چیزهای جدید یاد بگیرید و تصمیمات هوشمندانه‌ای بگیرید. همیشه کنجکاو باشید و بپرسید: «از کجا می‌دانم این درست است؟» این به شما کمک می‌کند تا به فردی باهوش و صادق تبدیل شوید.

Download Primer to continue