Google Play badge

مشکل ذهن و بدن


مشکل ذهن و بدن

مقدمه

مسئله ذهن و بدن یک سوال بسیار قدیمی است که مردم مدت‌هاست به آن فکر می‌کنند. این سوال می‌پرسد که ذهن و بدن ما چگونه با هم کار می‌کنند. ذهن ما جایی است که ما فکر می‌کنیم، رویا می‌بینیم و احساسات را احساس می‌کنیم. بدن ما بخشی است که حرکت می‌کند، بازی می‌کند و چیزهایی مانند آغوش یا نسیم ملایم را حس می‌کند. اگرچه آنها بسیار متفاوت به نظر می‌رسند، اما هر روز با هم کار می‌کنند. این درس به شما کمک می‌کند تا با کلمات و مثال‌های ساده، مسئله ذهن و بدن را درک کنید.

ذهن چیست؟

ذهن شما بخشی از وجود شماست که فکر می‌کند. به شما اجازه می‌دهد شادی، غم، هیجان و نگرانی را احساس کنید. وقتی داستان مورد علاقه‌تان را به یاد می‌آورید یا یک روز شاد را در پارک تصور می‌کنید، ذهن شما مشغول است. می‌توانید ذهن خود را به عنوان یک دستیار کوچک در سرتان در نظر بگیرید که افکار و رویاهای شما را ذخیره می‌کند.

تصور کنید که به یک رنگین کمان زیبا نگاه می‌کنید. چشمان شما رنگ‌ها را می‌بینند، اما این ذهن شماست که به شما می‌گوید: «وای، این فوق‌العاده است!» ذهن شما به شما کمک می‌کند از زیبایی لذت ببرید و بعداً آن را به خاطر بسپارید. به عبارت ساده، ذهن شما مانند نوری است که بر تمام احساسات و ایده‌های شما می‌درخشد.

بدن چیست؟

بدن شما بخش فیزیکی شماست. این بخش دارای دست، پا، سر و حتی قلب است. با بدن خود می‌توانید بدوید، بپرید، بغل کنید و بخندید. بدن به شما کمک می‌کند تا با دنیای اطراف خود تعامل داشته باشید. وقتی یک اسباب‌بازی نرم را لمس می‌کنید یا در زمین بازی می‌دوید، بدن شما تمام کارها را انجام می‌دهد.

بدن شما همچنین سیگنال‌هایی به ذهنتان می‌فرستد. برای مثال، اگر به‌طور تصادفی چیز داغی را لمس کنید، بدن شما می‌گوید: «آخ! درد گرفت!» و ذهن شما یاد می‌گیرد که چیزهای داغ می‌توانند خطرناک باشند. بدن مانند یک پیام‌رسان است که به ذهن شما در مورد اتفاقات اطرافتان اطلاع می‌دهد.

ارتباط بین ذهن و بدن

اگرچه ذهن و بدن متفاوت هستند، اما همیشه با هم کار می‌کنند. وقتی برای یک جشن تولد هیجان‌زده هستید، ذهنتان پر از افکار شاد است در حالی که بدنتان ممکن است از هیجان بالا و پایین بپرد. وقتی غمگین هستید، ذهنتان سنگین می‌شود و بدنتان ممکن است کند شود. این نشان می‌دهد که آنچه در ذهنتان اتفاق می‌افتد می‌تواند بر بدنتان تأثیر بگذارد و برعکس.

به زمانی فکر کنید که با دوستانتان مسابقه می‌دادید. بدنتان با تمام سرعتی که می‌توانست می‌دوید و ذهنتان فریاد می‌زد «برو، برو، برو!» تا شما را در حرکت نگه دارد. این ارتباط، زندگی را بسیار جالب می‌کند. اگرچه به نظر می‌رسد دو چیز جدا از هم هستند، اما ذهن و بدنتان همیشه با یکدیگر در حال صحبت هستند.

باورهای مختلف درباره ذهن و بدن

مردم ایده‌های متفاوتی در مورد چگونگی ارتباط ذهن و بدن دارند. دو ایده مهم ، دوگانه‌گرایی و یگانه‌گرایی هستند.

دوگانه‌گرایی به این معنی است که ذهن و بدن دو چیز بسیار متفاوت هستند. افرادی که به دوگانه‌گرایی اعتقاد دارند می‌گویند که ذهن مانند یک روح یا یاور نامرئی است که از بدن جدا است. آنها فکر می‌کنند حتی اگر بدن ما تغییر کند، ذهن ما ثابت می‌ماند. نمونه‌ای از دوگانه‌گرایی زمانی است که کسی می‌گوید مهربانی یا عشق یک فرد در اعماق قلب اوست، جدا از نحوه حرکت یا صحبت کردن او.

یگانه‌انگاری به این معنی است که ذهن و بدن از هم جدا نیستند. افرادی که به یگانه‌انگاری اعتقاد دارند، فکر می‌کنند آنچه ما ذهن می‌نامیم تنها بخشی از بدن فیزیکی ماست. آنها می‌گویند افکار و احساسات ما به دلیل بدنمان، به خصوص مغزمان، اتفاق می‌افتند. آن را به عنوان یک تیم در نظر بگیرید که در آن هر بخش با هم کار می‌کنند تا شما را به آنچه هستید تبدیل کنند.

مثال‌های روزمره از ارتباط ذهن و بدن

در اینجا چند مثال ساده آورده شده است که نشان می‌دهد ذهن و بدن ما چگونه هر روز با هم کار می‌کنند:

این مثال‌ها نشان می‌دهند که در حالی که ذهن شما فکر می‌کند، احساس می‌کند و به یاد می‌آورد، بدن شما عمل می‌کند و جهان را حس می‌کند. آن‌ها به یکدیگر کمک می‌کنند تا شما بتوانید از زندگی لذت ببرید.

چگونه مغز ما به ارتباط ذهن و بدن کمک می‌کند

مغز بخش خاصی از بدن شماست که مانند یک کامپیوتر عمل می‌کند. مغز پیام‌هایی را از ذهن به بدن و برعکس ارسال می‌کند. وقتی یک گل زیبا می‌بینید، چشمان شما تصویر را به مغزتان می‌فرستد. سپس مغز به ذهنتان می‌گوید: «آن گل چقدر دوست‌داشتنی است!» و شما احساس شادی می‌کنید.

این فرآیند خیلی سریع است. به شما کمک می‌کند بدانید چه زمانی از خطر فرار کنید یا چه زمانی به یک جوک خنده‌دار بخندید. به عبارت ساده، مغز پل بین ذهن و بدن شماست.

درک احساسات و افکار

احساسات و افکار شما بخش‌های مهمی از وجود شما هستند. آن‌ها در ذهن شما ذخیره می‌شوند. وقتی از یک روز شاد در مدرسه یا یک پیک نیک خانوادگی هیجان‌زده می‌شوید، این احساسات از ذهن شما ناشی می‌شوند. بدن شما نیز این احساسات را نشان می‌دهد: ممکن است وقتی خوشحال هستید لبخند بزرگی بزنید یا وقتی عصبی هستید دستتان بلرزد.

ذهن نه تنها به شما در احساس کردن کمک می‌کند، بلکه در تصمیم‌گیری نیز نقش دارد. برای مثال، اگر دوستی را ببینید که غمگین است، ذهنتان می‌تواند به شما بگوید که او را در آغوش بگیرید. سپس بدن شما برای این آغوش حرکت می‌کند. این نشان می‌دهد که ذهن و بدن شما با هم کار می‌کنند تا به شما در مراقبت از دیگران کمک کنند.

یک داستان ساده برای درک ارتباط

بیایید به یک داستان کوتاه درباره دو دوست به نام‌های لیلی و مکس گوش دهیم. یک روز آفتابی، لیلی و مکس تصمیم گرفتند در پارک پیک‌نیک بروند. لیلی خیلی خوشحال بود چون عاشق پیک‌نیک بود. وقتی پتوی رنگارنگ و خوراکی‌های خوشمزه را دید، ذهنش پر از شادی شد. بدنش شروع به رقصیدن و لبخند زدن کرد. از طرف دیگر، مکس کمی عصبی بود. ذهنش مشغول فکر کردن به آدم‌های جدید اطرافش بود و بدنش کمی می‌لرزید. با اینکه در درون احساس متفاوتی داشتند، هر دو روز خاصی را سپری می‌کردند زیرا ذهن و بدنشان با هم کار می‌کرد. خوشحالی لیلی باعث شد سریع‌تر بدود و بلندتر بخندد، در حالی که مکس یاد گرفت که اشکالی ندارد گاهی اوقات عصبی باشد. در نهایت، هر دو خوراکی‌هایشان را با هم تقسیم کردند و درباره احساساتشان صحبت کردند. این روز ساده نشان داد که چگونه افکار و اعمال در زندگی روزمره با هم ترکیب می‌شوند.

سوالات بزرگی که مردم می‌پرسند

مسئله ذهن و بدن باعث می‌شود مردم سوالات بزرگ زیادی بپرسند. برخی از این سوالات عبارتند از:

اگرچه این سؤالات ممکن است برای کودکان خردسال بزرگ به نظر برسند، اما مهم هستند. بزرگسالان سال‌هاست که به آنها فکر می‌کنند. فیلسوفان، که افرادی هستند که افکار عمیق را مطالعه می‌کنند، سعی می‌کنند بفهمند که ما چگونه کار می‌کنیم و چرا اینگونه احساس می‌کنیم. این سؤالات به ما کمک می‌کنند تا درباره یکدیگر و درباره خودمان بیشتر بدانیم.

ایده‌های مختلف با کلمات ساده

بیایید نگاهی دقیق‌تر به دو ایده اصلی در مورد ذهن و بدن بیندازیم: دوگانه‌گرایی و یگانه‌گرایی.

ایده دوگانه‌گرایی مثل این است که بگوییم ذهن و بدن شما مانند اسباب‌بازی مورد علاقه‌تان و باتری آن هستند. بازی با این اسباب‌بازی سرگرم‌کننده است و جذابیت خاص خود را دارد و باتری به آن قدرت می‌دهد. اگرچه آنها با هم کار می‌کنند، اما متفاوت هستند. برخی افراد معتقدند که ذهن مانند یک قدرت یا روح خاص است که حتی می‌تواند زمانی که بدن دیگر وجود ندارد، به زندگی خود ادامه دهد. این ایده دوگانه‌گرایی نامیده می‌شود زیرا در مورد دو بخش مختلف صحبت می‌کند - یکی فیزیکی و دیگری غیرفیزیکی.

از سوی دیگر، ایده‌ی وحدت وجود مانند این است که بگوییم تمام بدن شما یک تیم واحد است. در این دیدگاه، افکار و احساسات شما از همان جایی می‌آیند که عضلات و استخوان‌های شما. افرادی که به وحدت وجود اعتقاد دارند، فکر می‌کنند که همه چیز به دلیل چیزهای فیزیکی در بدن شما، مانند مغز، اتفاق می‌افتد. آنها معتقدند که وقتی فکر می‌کنید، فقط بدن شماست که کار خود را انجام می‌دهد. این باعث می‌شود ذهن و بدن اعضای یک خانواده‌ی بزرگ باشند که نمی‌توان آنها را از هم جدا کرد.

چگونه این به ما در زندگی روزمره کمک می‌کند

درک ارتباط ذهن و بدن می‌تواند از بسیاری جهات کوچک به شما کمک کند. وقتی متوجه می‌شوید که شکمتان هنگام عصبی بودن، احساس عجیبی دارد، می‌دانید که این بدن شماست که به احساسات ذهنتان واکنش نشان می‌دهد. وقتی از یک اسباب‌بازی جدید هیجان‌زده می‌شوید، هم ذهن و هم بدن شما این شادی را احساس می‌کنند و ممکن است بدوید تا آن را به دوستتان بگویید. دانستن اینکه احساسات شما از ذهن و بدن شما ناشی می‌شود، به شما کمک می‌کند تا بفهمید که چرا گاهی اوقات در موقعیت‌های مختلف احساسات متفاوتی دارید.

این دانش همچنین می‌تواند به شما کمک کند تا از خودتان بهتر مراقبت کنید. برای مثال، اگر غذای سالم بخورید و در فضای باز بدوید، بدنتان قوی و شاد خواهد بود. وقتی خوب می‌خوابید، ذهنتان زمان استراحت و رویاپردازی پیدا می‌کند. هر دو بخش بدن برای اینکه بهترین احساس را داشته باشید به مراقبت نیاز دارند. این مانند مراقبت از یک باغ است. شما گیاهان را آب می‌دهید و به آنها نور خورشید می‌دهید تا به زیبایی رشد کنند. به همین ترتیب، باید هم از بدن و هم از ذهن خود مراقبت کنید.

نقش احساسات و خاطرات

احساسات و خاطرات بخشی از ذهن ما هستند که به ما می‌گویند چه کسی هستیم. وقتی احساس امنیت و دوست داشته شدن می‌کنید، ذهن شما این احساسات خوب را در خود نگه می‌دارد. گاهی اوقات یک خاطره شاد می‌تواند حتی در یک روز ابری لبخند را بر لبان شما بنشاند. به عنوان مثال، اگر یک روز شاد در پارک یا یک جشن تولد را به یاد بیاورید، ذهن شما آن احساسات شادی‌آور را به شما بازمی‌گرداند و بدن شما حتی ممکن است شروع به احساس سبکی و نشاط کند.

از طرف دیگر، اگر احساس ترس یا غم می‌کنید، این احساسات در ذهن شما نیز ذخیره می‌شوند. بدن شما ممکن است به دلیل این احساسات، احساس خستگی یا کندی کند. این نشان می‌دهد که احساسات ما فقط در سر ما نیستند؛ آنها با کل بدن ما مرتبط هستند. همیشه به یاد داشته باشید که اشکالی ندارد احساسات مختلفی را تجربه کنید. ذهن و بدن شما همیشه در حال یادگیری این هستند که چه چیزی شما را خوشحال و چه چیزی شما را ناراحت می‌کند.

بحث بزرگ به زبان ساده

مدت‌ها پیش، بسیاری از افراد باهوش شروع به تفکر در مورد معنای مسئله ذهن و بدن کردند. آن‌ها می‌خواستند بدانند که آیا ذهن می‌تواند بدون بدن زندگی کند یا اینکه واقعاً یک چیز کامل هستند. اگرچه این ایده‌ها ممکن است کمی پیچیده به نظر برسند، می‌توانید آن را اینگونه در نظر بگیرید:

اگر داستان مورد علاقه‌ای دارید، ممکن است از خود بپرسید که اگر جلد کتاب شما متفاوت بود، آیا داستان یکسان می‌ماند یا خیر. برخی افراد فکر می‌کنند که داستان (ذهن شما) صرف نظر از اینکه جلد (بدن شما) چگونه باشد، یکسان باقی می‌ماند. برخی دیگر معتقدند که جلد و داستان یکی هستند و اگر جلد تغییر کند، داستان نیز تغییر می‌کند.

این بحث به مردم کمک می‌کند تا ببینند زندگی روزمره ما پر از سوالات جالب است. همیشه نمی‌توان به راحتی گفت کدام ایده درست است. برخی از دوستان تصمیم می‌گیرند که ذهن بخش بسیار خاصی از آنهاست که می‌تواند به تنهایی وجود داشته باشد. برخی دیگر می‌گویند که ذهن تنها بخشی از بدن است که مانند یک تیم خوب کار می‌کند. هر دو ایده به ما کمک می‌کنند تا خودمان و یکدیگر را کمی بهتر درک کنیم.

افکار دنیای واقعی درباره ذهن و بدن

اگرچه این درس ساده است، اما بزرگسالان و دانشمندان از این ایده‌ها به روش‌های مختلفی استفاده می‌کنند. برخی از پزشکان سعی می‌کنند یاد بگیرند که چگونه افکار و احساسات می‌توانند به بهبود بدن کمک کنند. وقتی کسی بیمار است، پزشکان ممکن است هم روی بدن و هم روی ذهن او کار کنند. آنها می‌دانند که یک ذهن قوی و شاد می‌تواند به بدن کمک کند تا سریع‌تر بهبود یابد.

در مدارس و خانواده‌ها، مردم در مورد احساسات و نحوه بروز آنها در اعمال ما صحبت می‌کنند. گاهی اوقات وقتی یک دوست ناراحت است، یک کلمه یا آغوش مهربانانه می‌تواند تفاوت بزرگی ایجاد کند. دلیل این امر این است که ذهن و بدن به هم متصل هستند. وقتی با کلمات و اعمال خود توجه نشان می‌دهید، از هر دو بخش وجود خود استفاده می‌کنید.

درک این ارتباط همچنین می‌تواند به ما کمک کند تا با دیگران مهربان باشیم. اگر بدانیم که هر کسی ذهنی دارد که احساس می‌کند و بدنی که عمل می‌کند، می‌توانیم سعی کنیم بفهمیم که چرا مردم اینگونه رفتار می‌کنند. این می‌تواند کلاس‌های درس و زمین‌های بازی ما را برای همه دوستانه‌تر و امن‌تر کند.

خلاصه نکات کلیدی

در اینجا ایده‌های مهم درس ما آمده است:

این درس به ما کمک می‌کند تا ببینیم که اگرچه ذهن و بدن ما ممکن است متفاوت به نظر برسند، اما آنها همیشه با هم کار می‌کنند تا به ما در کشف، احساس و لذت بردن از جهان کمک کنند. با درک این ارتباط، بیشتر در مورد اینکه چه کسی هستیم و چگونه می‌توانیم از احساسات و اعمال خود مراقبت کنیم، یاد می‌گیریم.

به یاد داشته باشید، کاملاً طبیعی است که در مورد این سؤالات بزرگ فکر کنید. ذهن شما کنجکاو است و بدن شما به افکار شما پاسخ می‌دهد. با افزایش سن، ممکن است حتی بیشتر در مورد نحوه همکاری ذهن و بدن بیاموزید. تا آن زمان، از احساسات خود لذت ببرید، از بدن خود مراقبت کنید و با دیگران مهربان باشید.

این درس، پر از مثال‌های ساده و ایده‌های روشن، نشان می‌دهد که مسئله ذهن و بدن فقط برای فیلسوفان یا دانشمندان نیست. این بخشی از زندگی روزمره شماست. هر بار که می‌خندید، گریه می‌کنید، می‌دوید یا استراحت می‌کنید، رقص زیبای بین ذهن و بدنتان را می‌بینید. از این رقص لذت ببرید و نکات کلیدی را که به شما کمک می‌کند بخش بسیار مهمی از انسان بودن را درک کنید، به خاطر بسپارید.

Download Primer to continue