انتقال به خواننده کمک می کند تا برای اطلاعات آینده آماده شود. این می تواند یک عبارت، یک کلمه، یک پاراگراف یا جمله ای باشد که به خواننده کمک می کند تا اطلاعات جدیدی پیدا کند. این انتقالها پیوندهای ارتباطی با عملکردشان بین پاراگرافها، بین بخشهای کامل یک مقاله و درون پاراگرافها هستند.
انتقال در پاراگراف.
انتقالهایی مانند عبارات کوتاه یا کلمات منفرد در یک پاراگراف به خواننده کمک میکند تا آنچه را که در راه است پیشبینی کند. ممکن است یک اطلاعات مشابه یا یک اضافه را نشان دهد، یا ممکن است خواننده را برای استثنا یا تغییر در اطلاعات ذکر شده قبلی آماده کند. مثلا:
مارگارت کاسات، نقاش زن، با وجود اینکه آلمانی الاصل بود در پاریس اقامت داشت. برخلاف سایر نقاشان که مناظر را به عنوان رسانه اصلی خود انجام می دادند، موضوعات اصلی مارگارت خانواده او بودند. در واقع، خواهرزادهها و خواهرزادههایش در تعداد زیادی از آثار هنری معروف او حضور داشتند.
انتقال بین پاراگراف ها.
تراکنش هایی که بین پاراگراف ها انجام می شود به عنوان ارتباط بین اطلاعات جدید و قدیمی استفاده می شود. یک عبارت، یک جمله یا یک کلمه به خواننده سیگنال می دهد که چیز دیگری در راه است و خواننده را از اطلاعات قدیمی به جدید منتقل می کند. نمونههایی از کلمات و عباراتی که میتوانند در انتقال بین پاراگرافها استفاده شوند، عبارتند از note، برای مثال، علیرغم و بسیاری موارد دیگر.
انتقال بین بخش ها.
ممکن است نیاز به جابجایی بین بخشهای اصلی مقاله وجود داشته باشد، عمدتاً زمانی که مقاله طولانی باشد. در چنین حالتی، یک پاراگراف کامل را می توان به عنوان انتقال بین بخش های اصلی مختلف مقاله استفاده کرد. مثلا:
با فرض اینکه شما در حال نوشتن یک تحقیق بیست صفحه ای در مورد بازسازی گیاهان هستید، ده صفحه اولیه ممکن است در مورد اطلاعات کلی در مورد بازسازی گیاهان باشد. ده صفحه آخر ممکن است بر یک مطالعه جامع تر از یک آزمایش خاص متمرکز شود. در چنین حالتی باید یک پاراگراف گنجانده شود تا خواننده از اطلاعات کلی که در بخش اول بود به آزمایش خاصی که در بخش دوم است منتقل شود.
عبارات انتقالی متداول.