امپراتوری هخامنشی که به عنوان اولین امپراتوری ایران نیز شناخته می شود، یک امپراتوری باستانی بود که در قرن ششم قبل از میلاد به وجود آمد. این کشور توسط کوروش بزرگ تأسیس شد و سه قاره را در بر می گرفت و مناطقی از ایران امروزی، بخش هایی از مصر را در بر می گرفت و تا آسیای صغیر و تا هند امتداد داشت و آن را به یکی از بزرگترین امپراتوری های تاریخ تبدیل کرد.
این امپراتوری با فتح کوروش کبیر بر ماد، لیدیه و بابل آغاز شد و عملا خاورمیانه را تحت یک حکومت متحد کرد. کوروش کبیر به خاطر رویکرد نوآورانهاش در حکومتداری و جنگ و همچنین احترام به فرهنگها و مذاهب سرزمینهایی که فتح کرده بود، مورد توجه بود. این رویکرد پایه و اساس یک امپراتوری گسترده را ایجاد کرد که بر اساس تنوع رشد می کرد.
امپراتوری هخامنشی به دلیل رویکرد نوآورانه خود در امر مدیریت قابل توجه بود. این استان به ولایات مختلفی تقسیم میشد که ساتراپی نامیده میشد و هر کدام تحت کنترل یک فرماندار یا «ساتراپ» بودند. این سیستم امکان حکمرانی کارآمد و جمع آوری مالیات ها را در عین احترام به سنت ها و قوانین محلی افراد مختلف فراهم می کرد.
امپراتوری همچنین یک سیستم جاده ای گسترده ایجاد کرد که معروف ترین آن جاده سلطنتی بود که بیش از 2500 کیلومتر از ساردیس تا شوش امتداد داشت. این جاده ارتباط و تجارت سریع را در سراسر امپراتوری امکان پذیر می کرد که با استفاده از سکه ها، وزن ها و معیارهای استاندارد شده تسهیل می شد.
ارتش هخامنشی متشکل از مجموعهای از نیروهای مختلف از سراسر امپراتوری بود. هسته اصلی آن جاویدان ایرانی بود، یک نیروی پیاده نظام زبده که تعداد آنها همیشه دقیقاً 10000 نفر بود. استراتژی نظامی متکی بر ترکیبی از پیاده نظام، سواره نظام و ارابه ها بود که آن را در مناطق مختلف و در برابر دشمنان مختلف سازگار و قدرتمند می کرد.
کوروش کبیر اغلب به خاطر سیاست تساهل مذهبی اش مورد ستایش قرار می گیرد. پس از فتح بابل، او به جمعیت یهودی تبعیدی اجازه داد تا به اورشلیم بازگردند و معبد خود را بازسازی کنند، همانطور که در کتاب مقدس نشان داده شده است. این سیاست مدارا و احترام به آداب و رسوم و مذاهب محلی به تثبیت و مشروعیت بخشیدن به حکومت هخامنشیان در سرزمین های وسیع آن کمک کرد.
امپراتوری هخامنشی در نهایت در سال 330 قبل از میلاد پس از یک سلسله لشکرکشی به دست اسکندر مقدونی افتاد. فتح اسکندر پایان حکومت هخامنشیان بود، اما نفوذ آن در طول دوره هلنیستی ادامه یافت، زیرا اسکندر بسیاری از جنبه های اداره و فرهنگ ایرانی را پذیرفت.
امپراتوری هخامنشی پایه های خاورمیانه مدرن را بنا نهاد. نوآوریهای اداری، سیستم جادهها و احترام به سنتهای محلی بر امپراتوریهای بعدی تأثیر گذاشت. آمیختگی فرهنگها در زمان حکومت هخامنشیان نیز میراث ماندگاری بر هنر، مذهب و حکومت در منطقه به جا گذاشت.
امپراتوری هخامنشی از طریق حکومت نوآورانه، قدرت نظامی و سیاست مدارا، پیچیدگی و تنوع تمدن های باستانی را نشان می دهد. میراث آن همچنان بر تفکر مدرن در مورد امپراتوری و حکومت تأثیر می گذارد.