انقلاب علمی، از اواخر قرن شانزدهم تا اوایل قرن هجدهم، تحولی اساسی را در نحوه نگرش انسان ها به جهان و جایگاه خود در آن ایجاد کرد. انقلاب پایه و اساس علم مدرن را گذاشت و تمرکز را از ارسطویی به روش های تجربی درک جهان طبیعی تغییر داد.
انقلاب علمی در چارچوب دوره مدرن اولیه ظهور کرد، زمانی که با پیشرفتهای چشمگیر در هنر، سیاست و کاوش مشخص میشود. این دوره همچنین شاهد رنسانس بود که علاقه دوباره به دوران باستان کلاسیک و پتانسیل انسانی را تقویت کرد. در کنار این تغییرات فرهنگی، نوآوری های تکنولوژیکی مانند چاپخانه به شدت توزیع و دسترسی به دانش را افزایش داد و زمینه را برای انقلابی در اندیشه علمی فراهم کرد.
انقلاب علمی با دانشمندان پیشگام متعددی از جمله نیکلاوس کوپرنیک، یوهانس کپلر، گالیله گالیله و اسحاق نیوتن و دیگران مرتبط است. کارهای پیشگامانه آنها باورهای موجود را به چالش کشید و زمینه را برای علم مدرن فراهم کرد.
انقلاب علمی اساساً نحوه درک جامعه از جهان طبیعی را تغییر داد. دیگر توضیح پدیده های طبیعی صرفاً از متون کهن یا استدلال فلسفی نشأت نمی گرفت. درعوض، شواهد تجربی و آزمایشها بستر درک شد. این تغییر نه تنها علم را متحول کرد، بلکه پیامدهای عمیقی برای دین، فلسفه و تحقیقات فکری گستردهتر داشت.
یکی از مهمترین کمکهای انقلاب، توسعه و اصلاح روش علمی بود، رویکردی تجربی برای تحقیق که شامل مشاهده، فرمولبندی فرضیه، آزمایش و تجزیه و تحلیل نتایج برای نتیجهگیری است. این روش، اگرچه در حال تکامل است، اما امروزه در قلب تحقیقات علمی باقی مانده است.
میراث انقلاب علمی بسیار زیاد است و پایه های روشنگری و عصر علمی مدرن را پی ریزی می کند. با ایجاد چارچوبی جدید برای بررسی جهان طبیعی، راه را برای اکتشافات علمی و پیشرفت های تکنولوژیکی آینده هموار کرد. تأکید بر شواهد تجربی و عقلانیت نیز بر سایر حوزههای تحقیق فکری تأثیر گذاشت و روحیه شکگرایی و تحقیق را که مشخصه تفکر مدرن است، ترویج کرد.
انقلاب علمی یک لحظه مهم در تاریخ بود که درک ما از جهان و جایگاه ما در آن را تغییر داد. از طریق کمکهای دانشمندان پیشگام و اتخاذ روشهای تجربی تحقیق، نه تنها دانش را ارتقا داد، بلکه زمینه را برای دنیای مدرن فراهم کرد. تأکید انقلاب بر مشاهده، آزمایش، و زیر سؤال بردن باورهای سنتی در مرکز تحقیقات علمی باقی مانده است و امروزه نیز الهام بخش پیگیری دانش است.