استعمار اروپا در قاره آمریکا فصل مهمی در تاریخ جهان بود که عمدتاً بین اواخر قرن 15 و اوایل قرن 19 اتفاق افتاد. این دوران که از پایان دوره قرون وسطی تا آغاز تاریخ مدرن را در بر می گرفت، ورود اروپایی ها به دنیای جدید را رقم زد که منجر به تغییرات عمیقی در جغرافیا، جمعیت، فرهنگ و اقتصاد قاره آمریکا شد. این دوره اغلب با اکتشاف، فتح و ایجاد مستعمرات توسط قدرت های اروپایی مانند اسپانیا، پرتغال، انگلستان، فرانسه و هلند مشخص می شود.
عصر اکتشاف یا عصر اکتشاف، زمینه را برای گسترش اروپا در قاره آمریکا فراهم کرد. در اوایل قرن پانزدهم با اکتشاف پرتغالی ها در سواحل غرب آفریقا با هدف یافتن مسیر دریایی به هند آغاز شد. با این حال، کشف جهان جدید توسط کریستف کلمب در سال 1492، تحت پرچم اسپانیا، جاه طلبی های اروپایی را به سمت قاره آمریکا هدایت کرد. این رویداد موجی از اکتشاف و فتح توسط دیگر کشورهای اروپایی را که مشتاق به بهره برداری از سرزمین های تازه کشف شده برای منابع خود و گسترش مسیحیت بودند، برانگیخت.
اسپانیا و پرتغال اولین کشورهایی بودند که مستعمرات خود را در قاره آمریکا ایجاد کردند. معاهده توردسیلاس در سال 1494 که توسط پاپ تصویب شد، جهان غیر اروپایی را بین آنها تقسیم کرد و اسپانیا اکثریت قاره آمریکا را به دست آورد. اسپانیایی ها اولین سکونتگاه دائمی خود را در سال 1498 در سانتو دومینگو ایجاد کردند، که پایگاهی برای اکتشاف و فتح بیشتر شد، از جمله امپراتوری آزتک توسط هرنان کورتس (1519-1521) و امپراتوری اینکاها توسط فرانسیسکو پیزارو (1532-1533).
پرتغال با تمرکز بر برزیل، استعمار را در سال 1534 آغاز کرد و مزارع شکر را معرفی کرد و تجارت برده در اقیانوس اطلس را برای تأمین نیروی کار برای این مزارع آغاز کرد.
ورود اروپایی ها تأثیر مخربی بر جمعیت بومی قاره آمریکا داشت. بیماری هایی مانند آبله که مردم بومی نسبت به آن مصونیت نداشتند، حتی قبل از اینکه بسیاری از مناطق مستقیماً مستعمره شوند، جمعیت را از بین برد. این، همراه با جنگ و بردگی، منجر به کاهش چشمگیر تعداد ساکنان بومی شد. تخمین زده می شود که جمعیت بومی قاره آمریکا در قرن اول پس از تماس با اروپا 90 درصد کاهش یافته است.
در قرن هفدهم، دیگر قدرت های اروپایی، به ویژه انگلستان، فرانسه و هلند، شروع به ایجاد مستعمرات در آمریکای شمالی و دریای کارائیب کردند. این مستعمرات اغلب با هدف ترویج تجارت و گسترش ادعاهای سرزمینی، به جای استخراج فلزات گرانبها که انگیزه استعمار اسپانیا و پرتغال بود، تأسیس شدند.
انگلستان مستعمراتی را در امتداد ساحل شرقی آمریکای شمالی تأسیس کرد که بعدها به ایالات متحده تبدیل شد. اولین مستعمره دائمی انگلیسی در جیمزتاون، ویرجینیا، در سال 1607 تأسیس شد. فرانسوی ها بر رودخانه سنت لارنس و دریاچه های بزرگ تمرکز کردند، کبک را در سال 1608 تأسیس کردند و تجارت خز را به عنوان فعالیت اصلی اقتصادی خود تأسیس کردند. هلندیها ابتدا در بخشهایی از نیویورک کنونی مستقر شدند و نیو آمستردام را تأسیس کردند که بعداً با تصرف انگلیسیها در سال 1664 به شهر نیویورک تبدیل شد.
استعمار قاره آمریکا تأثیر عمیقی بر اقتصاد جهانی داشت و منجر به چیزی شد که اغلب بورس کلمبیا نامیده می شود. این تبادل شامل انتقال گسترده گیاهان، حیوانات، فرهنگ، جمعیت های انسانی، فناوری، بیماری ها و ایده ها بین قاره آمریکا، غرب آفریقا و دنیای قدیم بود.
کالاهای کلیدی که منتقل شدند شامل محصولات زراعی مانند سیب زمینی، گوجه فرنگی، ذرت و تنباکو از قاره آمریکا به اروپا و نیشکر، گندم و اسب از اروپا به قاره آمریکا است. معرفی محصولات جدید منجر به تغییرات قابل توجهی در کشاورزی و رژیم غذایی در سراسر جهان شد.
استعمار اروپا منجر به تغییرات اجتماعی و سیاسی قابل توجهی در قاره آمریکا شد. منجر به استقرار نظامهای اداری، حقوقی و اقتصادی به سبک اروپایی شد. مستعمرات هم به عنوان منبع مواد خام برای صنایع اروپایی و هم به عنوان بازار برای کالاهای اروپایی خدمت می کردند.
ترکیبی از فرهنگهای اروپایی، آفریقایی و بومی باعث ایجاد آمیزههای فرهنگی و جمعیتی جدیدی در قاره آمریکا شد، از جمله جمعیتهای ماستیزو در آمریکای لاتین و فرهنگهای کرئول در دریای کارائیب.
علیرغم تسلط اروپا، موارد متعددی از مقاومت توسط مردم بومی و آفریقایی های برده شده در طول دوره استعمار وجود داشت. اینها شامل قیام هایی مانند شورش پوئبلو در سال 1680 و جوامع مارونی بود که توسط بردگان فراری تشکیل شده بودند. اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 شاهد ظهور جنبشهای استقلالطلب در سراسر قاره آمریکا بود که منجر به تشکیل کشورهای مستقل شد که با ایالات متحده در سال 1776 آغاز شد، سپس هائیتی در سال 1804 و جنگهای استقلال اسپانیایی آمریکا در اوایل 19 میلادی آغاز شد. قرن.
استعمار اروپایی قاره آمریکا برای همیشه چشم انداز، جمعیت شناسی، اقتصاد و فرهنگ دنیای جدید را تغییر داد. در حالی که منجر به ظهور قدرت های اروپایی و اقتصاد جهانی مدرن شد، همچنین منجر به رنج و آوارگی جمعیت های بومی و استقرار نظام های برده داری و استثمار شد. درک این تاریخ پیچیده برای درک قاره آمریکا و چالشها و کمکهای جاری آن به جهان ضروری است.