ساختار بازار به ویژگی های سازمانی و سایر ویژگی های یک بازار اشاره دارد. ما به ماهیت و درجه رقابت بین شرکتهایی که در همان صنعت فعالیت میکنند نگاه میکنیم. ساختارهای بازار نقش مهمی در اقتصاد بازی میکنند زیرا مستقیماً بر تصمیمگیری کسبوکارها و مصرفکنندگان تأثیر میگذارند. بیایید به انواع ساختارهای بازار و ویژگی های منحصر به فرد آنها بپردازیم.
در یک بازار کاملاً رقابتی، فروشندگان و خریداران زیادی وجود دارد و هیچ شرکت کننده ای در بازار قدرت تأثیرگذاری بر قیمت ها را ندارد. محصولات یکسان هستند و هیچ مانعی برای ورود یا خروج وجود ندارد. یک نمونه از رقابت تقریباً کامل ممکن است بازار محصولات کشاورزی باشد که در آن بسیاری از کشاورزان محصولات مشابهی را می فروشند.
قیمت در یک بازار کاملاً رقابتی با تقاطع منحنی تقاضا و عرضه تعیین میشود که به صورت \(P = MC = AR = MR\) نشان داده میشود، که در آن P قیمت است، MC هزینه نهایی، AR درآمد متوسط است، و MR درآمد حاشیه ای است.
رقابت انحصاری یک ساختار بازار است که در آن بسیاری از شرکت ها محصولات مشابه اما غیر یکسان را به فروش می رسانند. هر شرکت دارای درجه کمی از قدرت بازار است، اما مصرف کنندگان می توانند جایگزین هایی را پیدا کنند، هرچند با تفاوت هایی. این امر در صنعت رستورانداری، جایی که بسیاری از رستورانها طعمها یا فضاهای متفاوتی ارائه میدهند، معمول است.
در اینجا، شرکت ها به دلیل محصول متمایز، بر قیمت گذاری کنترل دارند. منحنی تقاضا که هر شرکت با آن روبرو می شود به سمت پایین شیب دارد، بنابراین \(P > MC\) .
انحصارطلبی ساختار بازاری است که چند شرکت در آن تسلط دارند. در حالی که تعداد کمی از فروشندگان وجود دارد، ممکن است خریداران زیادی در بازار وجود داشته باشد. شرکتهایی که در یک انحصارطلبی قرار دارند میتوانند مانند انحصار رفتار کنند، اما رقابت بین آنها اغلب منجر به قیمتهای رقابتی و نوآوری میشود. صنعت خودرو یک نمونه کلاسیک از انحصارطلبی است.
در الیگوپولی ها، تصمیم یک شرکت بر تصمیمات شرکت های دیگر تأثیر می گذارد و تحت تأثیر آن قرار می گیرد. مدلهای ریاضی مانند تعادل نش میتوانند تعاملات استراتژیک بین این شرکتها را توضیح دهند.
انحصار زمانی وجود دارد که یک شرکت واحد، کل بازار یک محصول یا خدمات را بدون هیچ جایگزین نزدیکی کنترل کند. این به شرکت تأثیر قابل توجهی بر قیمت های بازار می دهد. انحصارها می توانند به دلیل موانع ورود مانند ثبت اختراع، کنترل منابع یا اقدامات نظارتی ایجاد شوند. به عنوان مثال، شرکت های خدمات شهری اغلب به عنوان انحصار در مناطق خود فعالیت می کنند.
قیمت انحصار بالاتر از هزینه نهایی ( \(P > MC\) ) برای به حداکثر رساندن سود تعیین می شود که می تواند منجر به ناکارآمدی و قیمت های بالاتر برای مصرف کنندگان شود.
تعداد تولیدکنندگان، درجه تمایز محصول، وجود موانع ورود و خروج، و توزیع قدرت بازار در تعریف ساختار بازار نقش اساسی دارند. نوآوری های تکنولوژیکی، سیاست های نظارتی و تغییرات در ترجیحات مصرف کننده می توانند این عوامل را تغییر دهند و ساختار بازار را در طول زمان تغییر دهند.
ساختار بازار بر قیمت ها، کیفیت محصول و نوآوری تأثیر می گذارد. در بازارهای رقابتی تر، مصرف کنندگان معمولاً از قیمت های پایین تر و محصولات با کیفیت بالاتر به دلیل فشار بر شرکت ها برای جذب و حفظ مشتریان سود می برند. در مقابل، بازارهای کمتر رقابتی ممکن است به دلیل عدم وجود رقابت، شاهد قیمتهای بالاتر و نوآوری کمتری باشند.
هنگام تجزیه و تحلیل ساختارهای بازار، اقتصاددانان چندین شاخص کلیدی، از جمله نسبت تمرکز و شاخص هرفیندال-هیرشمن (HHI) را در نظر می گیرند. نسبت تمرکز، سهم بازار بزرگترین شرکتهای صنعت را اندازهگیری میکند، در حالی که HHI به عنوان مجموع مجذور سهمهای بازار همه شرکتهای موجود در بازار محاسبه میشود، که معیار جامعتری از تمرکز بازار ارائه میکند.
ساختارهای بازار ساکن نیستند. آنها در طول زمان تکامل می یابند. پیشرفت های تکنولوژیکی، جهانی شدن و تغییرات نظارتی می تواند چشم انداز رقابتی را تغییر دهد و منجر به ظهور بازارهای جدید یا دگرگونی بازارهای موجود شود. به عنوان مثال، ظهور اینترنت با کاهش موانع ورود و افزایش رقابت، ساختار بسیاری از بازارها را تغییر داده است.
درک ساختارهای بازار بینش های ارزشمندی را در مورد نحوه عملکرد بازارها و پویایی های رقابتی که محیط کسب و کار را شکل می دهد ارائه می دهد. با بررسی ویژگی ها و پیامدهای ساختارهای مختلف بازار، کسب و کارها و سیاست گذاران می توانند تصمیمات آگاهانه ای اتخاذ کنند که بازارهای رقابتی، نوآوری و رفاه مصرف کننده را تقویت می کند.