صلح اغلب به عنوان فقدان درگیری یا جنگ تعریف می شود، اما شامل موارد بسیار بیشتری است. این وضعیت هماهنگی، ثبات و امنیت در درون و بین ملتها است که در آن منازعات از طریق گفتگو، احترام به حقوق بشر و حکومتداری مؤثر مدیریت میشود. در بحث صلح، ما همچنین به حل مناقشه، توسعه پایدار و ارتقای تفاهم و همکاری بین مردم می پردازیم.
جنگ حالت درگیری مسلحانه بین ملت ها یا دولت های مختلف یا گروه های مختلف در داخل یک ملت یا دولت است. دلایل جنگ متفاوت است، از حل و فصل اختلافات بر سر منابع، قلمرو یا ایدئولوژی گرفته تا ادعای تسلط یا پاسخ به تجاوز. جنگها بر زندگی میلیونها نفر تأثیر میگذارند و میتوانند پیامدهای مخربی برای جوامع، اقتصادها و محیط زیست داشته باشند.
هزینه های جنگ بسیار زیاد و چندوجهی است. فراتر از تلفات فوری زندگی و تخریب زیرساختها، جنگها میتوانند منجر به مشکلات بلندمدتی مانند فقر، آوارگی و ناآرامیهای اجتماعی شوند. هزینه اقتصادی جنگ شامل هزینه های نظامی و از دست دادن بهره وری و توسعه می شود. جنگ همچنین زخم های عاطفی و روانی را بر افراد و جوامع وارد می کند و به چرخه های خشونت و درگیری کمک می کند.
صلح می تواند از راه های مختلف از جمله دیپلماسی، گفتگو، خلع سلاح و ترویج عدالت و حکومت دموکراتیک به دست آید. حفظ صلح مؤثر مستلزم تعهد همه طرف های درگیری برای حل و فصل اختلافات از طریق راه های صلح آمیز است. همچنین شامل حمایت جامعه بین المللی در تسهیل مذاکرات و ارائه کمک های بشردوستانه در صورت نیاز است.
ایجاد صلح مستلزم ایجاد شرایط برای صلح پایدار از طریق رسیدگی به علل زمینهای درگیریها مانند فقر، تبعیض و عدم دسترسی به منابع است. این شامل تلاش برای حمایت از ثبات سیاسی و اجتماعی، بهبود اقتصادی، و آشتی میان جوامع است. از سوی دیگر، حفظ صلح به استقرار نیروهای بینالمللی برای کمک به حفظ صلح و امنیت، اغلب از طریق محافظت از غیرنظامیان و ارائه پشتیبانی برای اجرای توافقهای صلح اشاره دارد.
سازمان ملل متحد نقش مهمی در تلاش های حفظ صلح و صلح در سراسر جهان ایفا می کند. سازمان ملل متحد از طریق عملیات حفظ صلح خود، نیروها و پرسنل غیرنظامی را برای کمک به کاهش خشونت و حمایت از فرآیندهای سیاسی مستقر می کند. هيأتهاي سياسي سازمان ملل متحد در ديپلماسي، نظارت بر آتشبس، و كمك به خلع سلاح، خلع سلاح، و ادغام مجدد جنگجويان سابق شركت ميكنند. سازمان ملل همچنین برای حمایت از توسعه و حقوق بشر به عنوان اساسی برای دستیابی به صلح پایدار تلاش می کند.
جنبشهای مقاومت بدون خشونت نقش مهمی در دستیابی به تغییرات سیاسی و اجتماعی بدون توسل به درگیریهای مسلحانه داشتهاند. به عنوان مثال می توان به جنبش حقوق مدنی در ایالات متحده به رهبری مارتین لوتر کینگ جونیور و مبارزه هند برای استقلال تحت رهبری مهاتما گاندی اشاره کرد. چنین جنبش هایی بر اعتراضات مسالمت آمیز، تحریم ها و نافرمانی مدنی برای به چالش کشیدن بی عدالتی و ترویج تغییر تکیه می کنند.
آموزش ابزاری قدرتمند برای ترویج صلح است. این می تواند تفاهم و مدارا را در میان گروه های مختلف تقویت کند، افراد را با مهارت هایی برای حل منازعات غیرخشونت آمیز توانمند کند و به توسعه جوامع دموکراتیک کمک کند. ابتکارات آموزشی می تواند با آموزش ارزش های احترام، همدلی و همکاری به شکستن چرخه های خشونت کمک کند.
حقوق بین الملل با وضع قوانینی که بر رفتار ملت ها حاکم است، نقش مهمی در ارتقای صلح ایفا می کند. معاهدات و کنوانسیون هایی مانند کنوانسیون های ژنو و معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای، استانداردهایی را برای رفتار بشردوستانه در جنگ تعیین می کنند، استفاده از برخی سلاح ها را محدود می کنند و خلع سلاح را ترویج می کنند. دادگاه ها و دادگاه های بین المللی نیز با محاکمه افراد مسئول جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت به برقراری عدالت کمک می کنند.
صلح بسیار بیشتر از نبود جنگ است. مستلزم ایجاد جامعهای است که در آن همه افراد با رعایت حقوق و برآورده شدن نیازهایشان در امنیت زندگی کنند. دستیابی به صلح مستلزم تلاش جمعی افراد، جوامع و ملت ها همراه با حمایت سازمان های بین المللی است. از طریق تفاهم، گفتوگو و همکاری، ما میتوانیم به سوی جهانی کار کنیم که در آن منازعات به طور مسالمتآمیز حل شود و همه مردم بتوانند پیشرفت کنند.