جمعیت شناسی مطالعه آماری جمعیت ها به ویژه با توجه به اندازه، ساختار و توزیع است. این پویایی جمعیتها مانند تغییرات ناشی از تولد، مرگ و میر و مهاجرت را در بر میگیرد. در اینجا، با تمرکز بر جنبه های جمعیتی، به جنبه های اساسی جمعیت شناسی می پردازیم.
اندازه جمعیت به تعداد کل افراد در یک منطقه مشخص در یک زمان معین اشاره دارد. دانستن اندازه جمعیت برای برنامه ریزی منابع، زیرساخت ها و خدمات برای رفع نیازهای اجتماعی بسیار مهم است.
برای مثال، شهری با جمعیت 10000 نفر ممکن است به تعداد معینی مدرسه، بیمارستان و مواد غذایی نیاز داشته باشد. اگر جمعیت به 15000 نفر افزایش یابد، شهر باید منابع خود را متناسب با آن تنظیم کند.
ساختار جمعیت به ترکیب جمعیت از نظر سن، جنس و سایر ویژگی ها نگاه می کند. این ساختار اغلب با استفاده از یک هرم جمعیتی تجسم می شود که توزیع گروه های سنی مختلف را در یک جمعیت نشان می دهد و تصویری از ساختار سنی و جنسیتی جمعیت ایجاد می کند.
نمونه ای از استفاده از ساختار جمعیت در تحلیل بازار است. شرکت ها ممکن است محصولات را بر اساس گروه سنی یا جنسیت غالب در یک منطقه هدف قرار دهند. به عنوان مثال، محله ای با تعداد زیادی خانواده جوان ممکن است فروشگاه های بیشتری را ببیند که محصولات کودک می فروشند.
توزیع جمعیت به نحوه پراکندگی افراد در یک منطقه خاص اشاره دارد. عوامل مؤثر بر توزیع عبارتند از: جغرافیا، اقلیم، اقتصاد و عوامل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی.
به عنوان مثال، مناطق ساحلی ممکن است به دلیل در دسترس بودن مشاغل در بنادر و گردشگری، تراکم جمعیت بیشتری داشته باشند. در مقابل، مناطق کوهستانی ممکن است به دلیل شرایط زندگی سخت تر و فرصت های شغلی کمتر، تراکم کمتری داشته باشند.
پویایی جمعیت در نظر می گیرد که چگونه جمعیت در طول زمان تغییر می کند و چه چیزی باعث این تغییرات می شود. عوامل اصلی شامل نرخ تولد، نرخ مرگ و میر و مهاجرت است.
نرخ زاد و ولد تعداد تولد در هر 1000 نفر در سال است. عامل مهمی در رشد جمعیت است. نرخ زاد و ولد بالاتر نشان دهنده رشد جمعیت است، با فرض ثابت ماندن سایر عوامل.
به عنوان مثال، اگر شهر A دارای نرخ زاد و ولد 12 در 1000 و نرخ مرگ و میر پایدار باشد، احتمالاً جمعیت آن در حال افزایش است.
میزان مرگ و میر تعداد مرگ و میر در هر 1000 نفر در سال است. نرخ پایین مرگ و میر، اغلب به دلیل بهبود در مراقبت های بهداشتی و شرایط زندگی، به رشد جمعیت کمک می کند.
شهری که نرخ مرگ و میر آن از 10 نفر در 1000 نفر به 8 نفر در هر 1000 نفر در طول یک دهه کاهش یافته است، اگر نرخ زاد و ولد بدون تغییر باقی بماند، ممکن است رشد جمعیت را تجربه کند.
مهاجرت شامل مهاجرت (ورودی) و مهاجرت (خروجی) است و به طور قابل توجهی بر جمعیت محلی و ملی تأثیر می گذارد. نرخ بالای مهاجرت می تواند منجر به رشد جمعیت شود، در حالی که مهاجرت زیاد ممکن است منجر به کاهش جمعیت شود.
کشوری که به دلیل مشکلات اقتصادی مهاجرت بالایی را تجربه می کند ممکن است شاهد کاهش جمعیت خود باشد که بر ساختار جمعیتی آن تأثیر می گذارد.
مدل گذار جمعیتی (DTM) این نظریه را ارائه می دهد که چگونه جمعیت ها در طول زمان در مراحل مختلف از نرخ بالای تولد و مرگ و میر به پایین تر از نرخ تولد و مرگ تغییر می کنند، زیرا یک کشور از یک سیستم اقتصادی ماقبل صنعتی به یک سیستم اقتصادی صنعتی توسعه می یابد.
DTM پنج مرحله را مشخص می کند:
به عنوان مثال، بسیاری از کشورهای اروپایی در مرحله 4 با نرخ پایین زاد و ولد و مرگ و میر در نظر گرفته می شوند، در حالی که کشورهای جنوب صحرای آفریقا را می توان در مرحله 2 یافت که به دلیل نرخ بالای تولد و کاهش نرخ مرگ و میر، رشد سریع جمعیت را تجربه می کنند.
سیاستهای جمعیتی، استراتژیهایی هستند که توسط دولتها برای مدیریت چالشهای جمعیتی، مانند افزایش جمعیت، کمجمعیت یا پیری جمعیت اجرا میشوند. این سیاستها ممکن است شامل تلاشهایی برای تأثیرگذاری بر نرخ زاد و ولد از طریق برنامههای تنظیم خانواده، بهبود مراقبتهای بهداشتی برای کاهش نرخ مرگ و میر یا تنظیم مهاجرت باشد.
سیاست تک فرزندی چین که برای کنترل رشد جمعیت اجرا می شود، نمونه ای از سیاست جمعیتی است که تحت تأثیر مطالعات جمعیت شناختی است. در مقابل، کشورهایی مانند فرانسه سیاست هایی را برای تشویق نرخ زاد و ولد بالاتر از طریق یارانه برای خانواده های دارای فرزند اجرا کرده اند.
درک جمعیت شناسی و عوامل مؤثر بر پویایی جمعیت برای برنامه ریزی و مدیریت منابع، خدمات و سیاست ها برای رسیدگی به نیازها و چالش های جمعیت های مختلف در سطح جهانی حیاتی است. جمعیت شناسان از طریق مطالعه اندازه، ساختار، توزیع و پویایی جمعیت، بینش های اساسی را برای برنامه ریزی و سیاست گذاری اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی ارائه می دهند.