مهاجرت پدیده ای پیچیده است که شامل جابجایی افراد از مکانی به مکان دیگر می شود. این جابجایی می تواند موقت یا دائمی باشد و می تواند در داخل مرزهای یک کشور (مهاجرت داخلی) یا فراتر از مرزهای بین المللی (مهاجرت خارجی یا بین المللی) رخ دهد. عوامل مختلفی باعث مهاجرت می شوند، از جمله دلایل اقتصادی، دلایل اجتماعی، تغییرات محیطی و درگیری ها.
انواع مختلفی از مهاجرت وجود دارد که هر کدام با ویژگی ها و دلایل منحصر به فرد خود در پس این مهاجرت تعریف می شوند. برخی از انواع اولیه عبارتند از:
درک عواملی که افراد را به مهاجرت سوق می دهد بسیار مهم است. این عوامل را می توان به عوامل فشار و کشش دسته بندی کرد:
تصمیم برای مهاجرت اغلب شامل ترکیبی از این عوامل فشار و کشش است.
مهاجرت تأثیرات مثبت و منفی بر کشورهای درگیر دارد. برای منطقه پذیرنده مهاجران، مزایایی شامل پر کردن کمبود نیروی کار، تنوع فرهنگی و رشد اقتصادی است. با این حال، چالشهایی مانند فشار بر خدمات عمومی، مسائل یکپارچهسازی و تنشهای اجتماعی نیز ممکن است ایجاد شود.
برای کشور مبدأ، در حالی که از دست دادن نیروی کار می تواند یک نقطه ضعف باشد، حواله ها (پول هایی که توسط مهاجران به خانه ارسال می شود) نقش مهمی در اقتصاد بازی می کند. علاوه بر این، خروج افراد، به ویژه افراد ماهر و تحصیلکرده (از آن به عنوان "فرار مغزها" یاد می شود)، می تواند بر پتانسیل توسعه کشور تأثیر منفی بگذارد.
یک مورد جالب از مهاجرت اقتصادی را می توان در روند مهاجرت در اتحادیه اروپا مشاهده کرد. شهروندان کشورهای اتحادیه اروپا حق زندگی و کار در هر کشور دیگر اتحادیه اروپا را دارند. این سیاست منجر به جریان های مهاجرت قابل توجهی از کشورهای اروپای شرقی با دستمزد کمتر به کشورهای غربی با دستمزدهای بالاتر و فرصت های شغلی بهتر شده است.
مهاجرت زیست محیطی در زمینه ایالت های کوچک جزیره ای در حال توسعه (SIDS) قابل توجه است که در برابر اثرات تغییرات آب و هوایی، مانند بالا آمدن سطح دریاها و افزایش دفعات رویدادهای شدید آب و هوایی آسیب پذیر هستند. به عنوان مثال، ساکنان تووالو، یک کشور جزیرهای اقیانوس آرام، با خطر غیرقابل سکونت شدن جزیره خود به دلیل بالا آمدن سطح دریا روبرو هستند، و این امر باعث میشود که کل جوامع تغییر مکان دهند.
چندین نظریه برای درک و توضیح مهاجرت ایجاد شده است. یکی از این تئوری ها نظریه فشار-کشش است که نشان می دهد مهاجرت توسط عوامل فشار در مبدا و عوامل کشش در مقصد انجام می شود.
نظریه مهم دیگر قوانین مهاجرت راونشتاین است که در قرن نوزدهم توسعه یافت. این مجموعه قوانین شامل بینش هایی است مانند بیشتر مهاجران در مسافت های کوتاه حرکت می کنند، مهاجرت به صورت مرحله ای اتفاق می افتد و مهاجران از راه دور معمولاً به مناطق شهری نقل مکان می کنند.
نظریه اقتصاد نئوکلاسیک مهاجرت را نتیجه تفاوت های جغرافیایی در تقاضا و عرضه نیروی کار می داند و پیشنهاد می کند که افراد از مناطق با دستمزد کم و بیکاری بالا به مناطق با دستمزد بالا و بیکاری کم مهاجرت می کنند.
در عصر جهانی شدن، مهاجرت به طور فزاینده ای با فرآیندهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جهانی پیوند خورده است. پیشرفت در فناوری حمل و نقل و ارتباطات، جابجایی افراد را در مسافت های طولانی آسان تر کرده است. علاوه بر این، وابستگی متقابل فزاینده اقتصادها در سرتاسر جهان به این معنی است که تغییرات اقتصادی در یک کشور می تواند تأثیرات قابل توجهی بر الگوهای مهاجرت در سطح جهانی داشته باشد.
جهانی شدن همچنین منجر به افزایش تعداد دانشجویان بین المللی و کارگران موقت شده است و اهمیت درک مهاجرت را نه تنها به عنوان یک حرکت دائمی بلکه به عنوان یک پدیده موقت با پیامدهای قابل توجهی برای جریان جهانی استعداد و تبادل دانش برجسته می کند.
در حالی که مهاجرت مزایای بی شماری را به همراه دارد، می تواند چالش هایی را نیز به همراه داشته باشد که باید مورد توجه قرار گیرد. دولت ها و سازمان های بین المللی اغلب سیاست هایی را با هدف به حداکثر رساندن مزایای مهاجرت و در عین حال به حداقل رساندن اثرات منفی آن اجرا می کنند. این اقدامات عبارتند از:
مهاجرت پدیده ای چند وجهی است که تحت تأثیر ترکیبی از عوامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و محیطی قرار دارد. تأثیرات آن در سطح جهانی احساس می شود و کشورهای مبدأ و مقصد را به روش های پیچیده ای تحت تأثیر قرار می دهد. جوامع با درک دلایل مهاجرت، انواع، تأثیرات آن و نظریه هایی که آن را توضیح می دهند، بهتر می توانند چالش ها و فرصت هایی را که مهاجرت ایجاد می کند، بررسی کنند. از طریق سیاستهای متفکرانه و همکاریهای بینالمللی، میتوان از مزایای مهاجرت و در عین حال کاهش معایب بالقوه آن استفاده کرد و به جهانی بهم پیوستهتر و عادلانهتر کمک کرد.