آفریقا دومین قاره بزرگ روی زمین است. شکل های زمین متنوعی دارد، از کوه های ناهموار گرفته تا حوضه های وسیع رودخانه. تمدن ها و مردم مختلفی در آفریقای باستان شکوفا شدند. در این درس در مورد شش تمدن اولیه آفریقا صحبت خواهیم کرد.
در طول تاریخ آفریقا تمدن ها و امپراتوری های بزرگ زیادی وجود داشته است. تمدن مصر باستان قدیمی ترین و طولانی ترین تمدن بود. هنوز هم به خاطر اهرام و فراعنه اش معروف است. با این حال، مصریان تنها تمدنی نبودند که در آفریقای باستان توسعه یافتند. برخی دیگر از تمدن های مهم آفریقای اولیه در زیر مورد بحث قرار می گیرند.
مصر باستان یکی از بزرگترین و قدرتمندترین تمدن های تاریخ جهان بود. بیش از 3000 سال از 3150 قبل از میلاد تا 30 قبل از میلاد ادامه داشت. هزاران سال دست نخورده رشد کرد زیرا دره رود نیل و دریای مدیترانه و مرز دریای سرخ، خارجی ها و ایده های آنها را دور نگه می داشت. رود نیل برای تمدن مصر بسیار مهم بود. رود نیل یک مسیر ارتباطی و تجاری در سراسر سرزمینی عظیم و خشن فراهم می کرد. طغیان سالانه رود نیل مزارع خشک اطراف را تغذیه می کرد. مردم همیشه خانه های خود را در شهرها و شهرهایی که در حاشیه رود نیل قرار دارند ساخته بودند. امپراتوری مصر باستان در حدود 700 سال قبل از میلاد شروع به تضعیف کرد. توسط تعدادی از تمدن های دیگر فتح شد. اولین کسی که مصر را فتح کرد، امپراتوری آشور بود و صدها سال بعد امپراتوری ایران به دنبال آن بود. در سال 332 قبل از میلاد، اسکندر مقدونی یونان مصر را فتح کرد و خانواده حاکم خود را به نام سلسله بطلمیوس تأسیس کرد. سرانجام رومیان در 30 سال قبل از میلاد مسیح آمدند و مصر به استان روم تبدیل شد.
غنا باستان با غنای کنونی متفاوت بود. این کشور در غرب آفریقا و در کشورهای امروزی موریتانی، سنگال و مالی قرار داشت. این امپراتوری به عنوان امپراتوری واگادوگو شناخته می شد و نام "غنا" عنوانی بود که به فرمانروایان پادشاهی داده می شد. این یک امپراتوری تجاری بزرگ در غرب آفریقا در قرون 7 تا 13 بود. تقریباً همزمان با حمله وایکینگ ها به انگلستان آغاز شد. غنا باستان در حدود سال 300 پس از میلاد زمانی که اولین پادشاه آن، دینگا سیسه، تعدادی از قبایل قوم سونینکه را تحت حکومت خود متحد کرد، شکل گرفت.
چندین پادشاه محلی بودند که به شاه بزرگ خراج می دادند، اما بر سرزمین های خود حکومت می کردند. منبع اصلی ثروت پادشاهی غنا استخراج آهن و طلا بود. از آهن برای تولید سلاح ها و ابزارهای قوی برای ارتش ها استفاده می شد. و طلا برای تجارت با کشورهای دیگر برای منابعی مانند ابزار، پارچه و دام استفاده می شد. آنها با مسلمانان شمال آفریقا و خاورمیانه روابط تجاری برقرار کردند. تاجران عرب از صحرای صحرا عبور کردند تا وارد غنا شوند که آن را "سرزمین طلا" می نامیدند.
امپراتوری تجاری مالی در غرب آفریقا پس از فروپاشی امپراتوری غنا ظهور خود را آغاز کرد. این پادشاهی از پادشاهی کانگابا که در اوایل سال 1000 توسط مردم مالینک تأسیس شد ایجاد شد. حاکمی به نام سوندیاتا کیتا قبایل مردم مالینک را متحد کرد و آنها را به تصرف کومبی، پایتخت غنا هدایت کرد. با گذشت زمان، امپراتوری مالی قویتر شد، زیرا پادشاه ارتشهای خود را برای تسلط بر پادشاهیهای اطراف از جمله پادشاهی غنا فرستاد و در عین حال پایههای اقتصادی امپراتوری را با کنترل تجارت طلا و نمک منطقه و همچنین تشویق توسعه کشاورزی ایجاد کرد. در اوایل قرن چهاردهم امپراتوری مالی تحت حکومت امپراتور (مانسا) موسی به اوج خود رسید. منسا موسی به دلیل زیارت شاهانه دیدنی خود در مکه در عربستان سعودی از طریق مصر در سال 1324 بسیار مشهور شد. مکه شهر مقدس مسلمانان است. او با رهبری کاروانی متشکل از 60000 نفر و 80 شتر مملو از طلا، در بدو ورود به قاهره جشن بزرگی برگزار کرد. پایتخت امپراتوری نیانی بود. شهرهای مهم دیگر شامل تیمبوکتو، گائو، جنه و والاتا بودند. شهر تومبوکتو مرکز آموزش و یادگیری محسوب می شد و شامل دانشگاه معروف Sankore بود. پس از مرگ مانسا موسی در سال 1332، امپراتوری مالی رو به زوال پیوست. در دهه 1400، امپراتوری شروع به از دست دادن کنترل در لبه های مرزهای خود کرد. سپس در قرن پانزدهم امپراتوری سونگهای به قدرت رسید. امپراتوری مالی در سال 1610 با مرگ آخرین مانسا، محمود چهارم، به پایان رسید.
حج طلایی منسا موسی
امپراتوری سونگهای ایالتی بود که در قرن 15 و 16 بر ساحل غربی تسلط داشت. در این دوره تجارت را در بیشتر مناطق غربی آفریقا کنترل می کرد. مرکز این امپراتوری در منطقه مرکزی فعلی مالی بود. امپراتوری سونگهای از سال 1464 تا 1591 ادامه داشت. قبل از دهه 1400، سونگهای تحت حکومت امپراتوری مالی قرار داشتند. یک جنگجوی بزرگ سونگهای به نام سونی علی در سال 1464 قدرت را به دست گرفت. او با فتح تیمبوکتو، داین و سایر شهرهای مجاور امپراتوری سونگهای را ساخت. پایتخت امپراتوری سونگهای گائو بود. تجارت برده به بخش مهمی از امپراتوری سونگهای تبدیل شد. بردگان برای حمل و نقل کالا از صحرای صحرا به مراکش و خاورمیانه استفاده می کردند. برده ها نیز به اروپایی ها فروخته می شدند تا در اروپا و قاره آمریکا کار کنند. بردگان معمولاً اسیر جنگ بودند که در جریان حملات به مناطق مجاور اسیر می شدند. امپراتوری سونگهای از سال 1464 تا 1591 ادامه یافت. در سال 1493، آسکیا محمد رهبر سونگهای شد. او امپراتوری سونگهای را به اوج قدرت رساند و سلسله آسکیا را تأسیس کرد. تحت حکومت او اسلام بخش مهمی از امپراتوری شد. در اواسط دهه 1500 امپراتوری سونگهای به دلیل درگیری های داخلی و جنگ داخلی شروع به تضعیف کرد. در سال 1591 ارتش مراکش به شهرهای تیمبوکتو و گائو حمله کرد و آن ها را تصرف کرد. امپراتوری فروپاشید و به تعدادی ایالت کوچکتر جداگانه تقسیم شد.
پادشاهی کوش در شمال شرقی آفریقا درست در جنوب مصر باستان قرار داشت. امروز سرزمین کوش کشور سودان است. اغلب از آن به عنوان نوبیا یاد می شود و روابط نزدیکی با مصر باستان داشت. بیش از 1400 سال دوام آورد. گاهی این منطقه را به خاطر کمانداران معروفش «سرزمین کمان» می نامیدند. کوش صدها سال تحت حکومت مصر بود. پس از تضعیف قدرت مصر، پادشاهان کوشی به عنوان فرعون بیست و پنجمین سلسله مصر درآمدند. مردی به نام کاشتا اولین پادشاه کوشی در 150 قبل از میلاد و اولین کسی بود که تاج و تخت مصر را به دست گرفت. کوش آداب و رسوم، مذهب، هیروگلیف و معماری مصر را پذیرفت. بعدها کوش مصر را فتح کرد. این دو فرهنگ بر یکدیگر تأثیر گذاشتند. زمانی مصر باستان توسط فراعنه سیاه اداره می شد. این فراعنه از پادشاهی معروف کوش آمدند.
در سال 1070 قبل از میلاد کوش از مصر استقلال یافت. به سرعت تبدیل به یک قدرت بزرگ شد و تا رسیدن آشوری ها حکومت کرد. پادشاهی کوش دارای دو پایتخت بود - ناپاتا و مرو. مرو مرکز آهنکاری بود که منبع مهمی برای پادشاهی بود. زنان نقشی کلیدی در حکومت پادشاهی داشتند که تقریباً در دنیای باستان بی نظیر بود. یک فرهنگ تجاری غنی و پر جنب و جوش، به دلیل نقشی که در تجارت و حمل و نقل کالا داشت، قرن ها در صلح با همسایگان زندگی کرد. تهاجم آکسومیت ها به پادشاهی اکسوم پایتخت را اشغال کرد. آکسومیت ها مرو را نابود کردند و پادشاهی را سرنگون کردند. پایتخت تنها 20 سال دیگر پس از پایان حکومت آنها زنده ماند.
این پادشاهی آفریقایی باستانی بود که در محل تلاقی نیل آبی، نیل سفید و رودخانه اتبارا در جمهوری سودان فعلی قرار داشت. گاهی اوقات به آن پادشاهی آکسوم یا اتیوپی باستان می گویند. این کشور که توسط اکسومیت ها اداره می شد، تقریباً از 80 قبل از میلاد تا 825 پس از میلاد وجود داشت. قلمرو آن در سراسر اریتره، اتیوپی، سومالی، دیبوتی، سودان، مصر، یمن و عربستان سعودی امروزی امتداد داشت. پایتخت آکسوم به نام آکسوم در تیگری بود. این در کشور امروزی اتیوپی در شمال شرقی آفریقا است. فرهنگ اتیوپی مدرن ریشه در پادشاهی آکسوم یا آکسوم دارد. این پادشاهی آهن و فولاد، پارچه، ظروف شیشه ای، جواهرات، روغن زیتون و شراب را وارد می کرد و در عین حال طلا، عاج، لاک پشت، ابسیدین، کندر و مر را صادر می کرد. بازرگانان با استفاده از سکه های ضرب شده توسط پادشاهی تجارت می کردند. زبان آن، Geez، با الفبای اصلاح شده عربستان جنوبی نوشته شده بود، و آکسومیت ها بیشتر خدایان خاورمیانه را می پرستیدند، هرچند اینجا و آنجا یک خدای سنتی آفریقایی زنده مانده است. در قرن ششم، افول آن با سقوط امپراتوری روم و کاهش تجارت همراه آن آغاز شده بود. گسترش اسلام در سراسر آفریقای شمالی در قرن هفتم آکسوم را بیشتر منزوی کرد و موقعیت تجاری آن را تضعیف کرد. پادشاهی تضعیف شده به سمت جنوب عقب نشینی کرد، جایی که قدرت به تدریج به مردم محلی Agew منتقل شد.
کارتاژ، شهری باستانی در شمال آفریقا بود که در سمت شرقی دریاچه تونس، روبروی مرکز تونس مدرن در تونس قرار داشت. در حدود 800 سال قبل از میلاد توسط فنیقی ها در ساحل شمالی آفریقا تأسیس شد. این مرکز تجاری غرب دریای مدیترانه تا سال 146 قبل از میلاد بود که توسط روم سرنگون شد. کارتاژنی ها دریانورد و تاجر بودند. آنها به تجارت مواد غذایی، منسوجات، برده ها و فلزاتی مانند نقره، طلا، آهن و قلع می پرداختند. آنها مستعمرات خود را در شمال آفریقا، جنوب اسپانیا و دریای مدیترانه ایجاد کردند. کارتاژ رقیبی برای قدرت دریای مدیترانه برای جمهوری روم بود که می خواست کل دریای مدیترانه غربی را تصرف کند. بنابراین، کارتاژ و روم با یک سری جنگ به نام جنگهای پونیک، پس از پونی، نامی که رومیها فینیقیها را با آن مینامیدند، انجام دادند. در جنگ اول پونیک، از 264 تا 241 قبل از میلاد، کارتاژ جزیره سیسیل را از دست داد. در دوم، از 218 تا 201 قبل از میلاد، یک ارتش کارتاژنی به رهبری هانیبال با فیل از آلپ عبور کرد تا رومیان را شکست دهد.
با این حال هانیبال بعداً در شمال آفریقا شکست خورد. در سومین دوره، از 149 تا 146 قبل از میلاد، روم به شهر کارتاژ حمله کرد و آن را فتح کرد و بدین ترتیب به امپراتوری کارتاژ پایان داد. شهرهای متحد کارتاژ بخشی از جمهوری روم شدند. کارتاژ غارت شد و سوزانده شد. بعدها توسط ژولیوس سزار رم بازسازی شد و این شهر به بخش عمده امپراتوری روم تبدیل شد.